راستش هربار که میبینمت با خودم میگم این پسر چجوری انقدر ب

راستش هربار که میبینمت با خودم میگم این پسر چجوری انقدر بخش مهمی از زندگی من شد ؟ با شیرین بودنش ؟ با مهربون بودنش ؟ چجوری شد ؟...من شاید دقیق جواب این سوالو پیدا نکنم ولی یه چیزیو خوب میدونم...اونم اینه که خوشحالم ! خوشحالم که توی قلبم جایگاه بالایی داری حالا هرطوری که شده...مگه فرقی میکنه ؟ مگه مهمه چطور شده وقتی انقدر داره کمکم میده ؟
من مطمئنم جیمینا...تو قرار به خاطر آوردن کوچکترین خنده روی لب هر آدمی کلی پاداش بگیری چه برسه به اون قهقه هایی که به خاطر وجود تو سر داده شد !..از این مطمئنم !
همیشه اون لبخندتو که قند تو دل همه آب میکنه رو نگه دار...باشه ؟



تولدت مبارک :)
دیدگاه ها (۵۶)

سوبین....پسر قوی...چیشدی ؟ این هایب اشغال چیکارت کرد ؟میدونم...

منم همینطور ونگوگ :)

خب خب...اولین تولدیه که باهاتم و ازت یه خواهش دارم...یکی از ...

میدونی...زودتر از چیزی که فکرشو میکردم یه سال گذشت و الان دو...

فیک جونگکوک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط