تهیونگ عزیزم
تهیونگ عزیزم
امروز که روز تولدت رسیده دلم میلرزد از اینهمه حرفی که برای گفتن دارم نمیدانم از کجا شروع کنم… و چجوری بازگو کنم فقط میدانم که حضور تو توی زندگی من، چیزی شبیه یه معجزهست؛ از اون معجزههایی که بیصدا وارد زندگی آدم میشن، اما همهچیز رو تغییر میدن
تو نمیدونی، اما برای من—یک آرمی ایرانی که شاید هیچوقت نتونه از نزدیک ببینمت، کنسرت بره یا اسمش بین صدای بلند فندوم شنیده بشه وجودت بزرگترین دلگرمی دنیاست وقتی خستهام، وقتی از همهچی دلگیر میشم کافیه یه نگاه به خندههات بندازم… اون لبخندِ پر از نور، انگار تمام دردهام رو میشوره و میبره
تهیونگ تو این هفت سالی که من آرمی شدم تو همیشه فقط یک عضو بیتیاس نبودی
تو همیشه مثل یه تکیهگاه بودی برای اعضای گروه برای ما آرمیها برای همهی کسایی که از دور یا نزدیک دوستت دارن
اون مهربونی آروم و بازیگوشانهات اونجوری که همیشه بفکر ما آرمی بودی اون شوخیهایی که بهموقع فضا رو سبک میکرد… همهاش باعث میشه آدم حس کنه دنیا هنوز جای قشنگی برای زندگیه.
وقتی میبینم چطور از دلِ خستگیها و سختیها باز هم میخندی، باز هم امید میدی، انگار یه نفر به قلبم میگه: «نگاه کن، هنوز چراغهایی هستن که خاموش قرار نیس خاموش بشن.»
تو یکی از همون چراغهایی… چراغی که حتی از هزاران کیلومتر فاصله، گرماشو حس میکنم
امروز روزیه که جهان بهخاطر تولدت مهربون شده
و من اینجا از سرزمینم از جای دور با دلی پر از عشق و آرزو تولدت رو جشن میگیرم
امیدوارم زندگیات همیشه پر از آرامش باشه؛ پر از خندههایی که خودت به ما هدیه میدی؛ پر از لحظههایی که نشونت بده چقدر برای خیلیها ارزشمندی
امیدوارم در تمام روزهای آیندهات، همانقدر عشق و نور ببینی که تو در دل ما روشن کردی و عشق ورزیدی
تولدت مبارک دلیل نفس کشیدنم
یک آرمی ایرانی
که همیشه با تمام قلبش تو را باور دارد و به بودنت دلگرم است 💜✨
امروز که روز تولدت رسیده دلم میلرزد از اینهمه حرفی که برای گفتن دارم نمیدانم از کجا شروع کنم… و چجوری بازگو کنم فقط میدانم که حضور تو توی زندگی من، چیزی شبیه یه معجزهست؛ از اون معجزههایی که بیصدا وارد زندگی آدم میشن، اما همهچیز رو تغییر میدن
تو نمیدونی، اما برای من—یک آرمی ایرانی که شاید هیچوقت نتونه از نزدیک ببینمت، کنسرت بره یا اسمش بین صدای بلند فندوم شنیده بشه وجودت بزرگترین دلگرمی دنیاست وقتی خستهام، وقتی از همهچی دلگیر میشم کافیه یه نگاه به خندههات بندازم… اون لبخندِ پر از نور، انگار تمام دردهام رو میشوره و میبره
تهیونگ تو این هفت سالی که من آرمی شدم تو همیشه فقط یک عضو بیتیاس نبودی
تو همیشه مثل یه تکیهگاه بودی برای اعضای گروه برای ما آرمیها برای همهی کسایی که از دور یا نزدیک دوستت دارن
اون مهربونی آروم و بازیگوشانهات اونجوری که همیشه بفکر ما آرمی بودی اون شوخیهایی که بهموقع فضا رو سبک میکرد… همهاش باعث میشه آدم حس کنه دنیا هنوز جای قشنگی برای زندگیه.
وقتی میبینم چطور از دلِ خستگیها و سختیها باز هم میخندی، باز هم امید میدی، انگار یه نفر به قلبم میگه: «نگاه کن، هنوز چراغهایی هستن که خاموش قرار نیس خاموش بشن.»
تو یکی از همون چراغهایی… چراغی که حتی از هزاران کیلومتر فاصله، گرماشو حس میکنم
امروز روزیه که جهان بهخاطر تولدت مهربون شده
و من اینجا از سرزمینم از جای دور با دلی پر از عشق و آرزو تولدت رو جشن میگیرم
امیدوارم زندگیات همیشه پر از آرامش باشه؛ پر از خندههایی که خودت به ما هدیه میدی؛ پر از لحظههایی که نشونت بده چقدر برای خیلیها ارزشمندی
امیدوارم در تمام روزهای آیندهات، همانقدر عشق و نور ببینی که تو در دل ما روشن کردی و عشق ورزیدی
تولدت مبارک دلیل نفس کشیدنم
یک آرمی ایرانی
که همیشه با تمام قلبش تو را باور دارد و به بودنت دلگرم است 💜✨
- ۱.۵k
- ۰۸ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط