و من تنها میماندم با بوی تو پراکنده میان برگهای نارنج خلیده در سایهی ...


و من تنها می‌ماندم با بویِ تو پراکنده میانِ برگ‌های نارنج، خلیده در سایه‌یِ سرو و یادِ قدم‌هایت بر زمین و سنگ...

#شهریار_مندنی_پور
@کتاب
دیدگاه ها (۱)

الهی که دور چشات خنده هات هر لحظه نفسات ذوق کردنات نگا کردنا...

دنیام بودی!دنیام رو به آتش کشیدی!روزنه نورم بودی!تاریکم کردی...

رفتنـــت ..نبودنت !نــ ـ ــآمردیــت ,نـﮧ اذیتـم کردُ نـﮧ حتـ...

درد فقط اونجاکه شادمهر میگه :«گیر کردم تو شبی که گفتی باید ج...

خیال بودنت آنقدر شیرین است برای دلم که گاهی اوقاتدست خیالت ر...

در رفاقت رسم ما جان دادن استهر قدم را صد قدم پس دادن استهرکه...

موسیقی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط