حسین جعفری جرجافکی
گشودی تا ز سر ، تو روسری بندِ امانی را
زدی یک آن به هم آرامش و نظمِ جهانی را
تبانی کرد تا چشم تو با مویت دلم لرزید
نداده زلزله حتی به بم اینسان تکانی را
یقین دارم تو مثل معجزه خواهی رسید از ره
و فورا با نگاهت میکنی ارزان گرانی را
بیا و در عمل جان مرا بستان ، شدم خسته
زِ بس گفتم فدایت میشوم های زبانی را
دل از چشم تو کندن در توانم نیست میدانی
برویم پس نیاور روز و شب این نا توانی را
بدان این را بمانی یا نمانی عاشقت هستم
همیشه با خودت داری دعای این روانی را .
#حسین_جعفری_جرجافکی .
#hoseinjafarijorjafki
@hoseinjafarijorjafki
#شعر
#غزل
#شعر_ممنوعه
#عاشقانه
#عشق
#تنهایی
#مرا_هنگام_رفتن_در_بغل_کردی_ولی
#دکلمه
#غزلخانه
#مستی
#ناب
#بوسه
#آغوش
#ّبغل
#زن
زدی یک آن به هم آرامش و نظمِ جهانی را
تبانی کرد تا چشم تو با مویت دلم لرزید
نداده زلزله حتی به بم اینسان تکانی را
یقین دارم تو مثل معجزه خواهی رسید از ره
و فورا با نگاهت میکنی ارزان گرانی را
بیا و در عمل جان مرا بستان ، شدم خسته
زِ بس گفتم فدایت میشوم های زبانی را
دل از چشم تو کندن در توانم نیست میدانی
برویم پس نیاور روز و شب این نا توانی را
بدان این را بمانی یا نمانی عاشقت هستم
همیشه با خودت داری دعای این روانی را .
#حسین_جعفری_جرجافکی .
#hoseinjafarijorjafki
@hoseinjafarijorjafki
#شعر
#غزل
#شعر_ممنوعه
#عاشقانه
#عشق
#تنهایی
#مرا_هنگام_رفتن_در_بغل_کردی_ولی
#دکلمه
#غزلخانه
#مستی
#ناب
#بوسه
#آغوش
#ّبغل
#زن
۲.۴k
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.