آموزش ساخت یک وسیله کاربردی برای مکانهای نظافتی و خدمت
سلام.
شبِ بیستُم:
بیست‌وپنجُمِ شهریورماهِ هزاروچهارصدوسه:
سلام ماه‌ترین نفسِ دنیا؛ خوبین باباجونم؟ خوش‌به‌حالِ اون‌کسی که، درنهایت مالکِ قلبِ شما میشه؛ من این فرصت رو، اَز خودم گرفتم مُتاسفانه؛ چه‌خبرها فرشته‌ی من؟ بعداَزظهری داشتم یک کتابی می‌خوندم، که داخلش این‌جوری نوشته شده بود: (اَگر عاشق و شیفته‌ی یک نفر هستید، بدونِ اینکه طرفِ مقابل چیزی به شما بگوید، شما خیالِ او را، اَز اَفکارِ پیشِ رویَش راحت کنید.)؛ پسرِ باخدای من، با اینکه میدونم اَصلاً به من فکر نمی‌کنید، ولی این کارها رو، صرفاً برای عشقِ به شما، و قلبِ خودم اَنجام می‌دهم؛ تا فردای قیامت، بدهکاری نسبتِ به قلبم، نداشته باشم؛ اَز غروبی تا همین چند دقیقه‌ی پیش، خودم رو در موقعیتی تصور کردم، که اِنگار شما هم، عاشق و شیفته‌ی من هستید! قربونت بشم بابایی، مثلاً میگم؛ وگرنه همه می‌دونند که متنفری اَزم.
فرشته‌ی بابایی، مواردی که می‌خوام خدمتِ‌تون عرض کنم، تا با شنیدنش، خیالِ‌تون راحت بشه اِنشاءالله؛ من هر شب، موقعی که می‌خوام نامه‌ی شما رو بنویسم، باوُضو این کار رو می‌کنم، تا قلبم و مغزم و دستم، یکسان عمل کنند به‌اُمیدِ‌خدا؛ بگذریم پسرم! بریم سراغِ خیال‌راحتی‌های نفسم که شما باشی: (۱) من هرگز اِزدواج نمی‌کنم؛ حتی اَگر تا همیشه نداشته باشمِ‌تون؛ دوست دارم تحتِ هر شرایطی، این اُمید و این باور رو داشته باشید، که بابای من (یعنی من)، فقط مالِ خودِ خودِ خودمه (یعنی شما)؛ (۲) هیچ فرزندِ دیگه‌ای رو به رَسمیت نمی‌شناسم، و برای هیچکسِ دیگه‌ای پدری نمی‌کنم؛ (۳) مَحاله بهتون دروغی بگم، یا خیانتی بر علیه شما اَنجام بدهم؛ (۴) این اِحساسِ پدرانه‌ی من، نسبتِ به شما، بدونِ تغییر باقی خواهد ماند تا همیشه اِنشاءالله که زنده باشم؛ اَلبته دروغ نباشه، لعنتی حِسم بهتون، داره روزبه‌روز شدیدتر میشه به‌لطفِ‌خدا؛ منظورم اَز تغییر، این هستش که کم نمیشه به‌خواستِ‌خدا؛ ولی زیاد شدنش که دستِ من نیست دیگه؛ (۵) بابایی، یه‌چندتا موردِ دیگه هم هست، که اینجا جا نمیشه خدمتت عرض کنم؛ معذرت هرشب وقتِ خوشگلِ‌تون رو می‌گیرم عشقِ بابایی؛ اَلبته مالِ خودَمین، و دوست‌داشتم وقتِ عشقم رو بگیرم؛ هم خودتون، هم وقتِ‌تون، هم غمِ‌تون، همش مالِ خودمه؛ قربونشم میشم؛ به کسی چه مربوط؛ والا؛ با پسرم حرف نزنم، مگه آیا کسِ دیگه‌ای رو هم دارم من؛ یاعلی و التماس دعا.
#قرآن #نهج_البلاغه #سید #شهید #نقاشی #سه_بعدی #سیاه_قلم #نظافت #خدمت #الکترونیک #خازن #آرمیچر #آی_سی #آموزش #ساخت #فیلم #کلیپ #نامه #پدر #پسر #پدرپسری #آرش #محمدحسین #ایران #تربت_جام
#god #Arash
@Arash_Ahmadzadeh
@Mohammad_Hosein_Molavi
@Zohour_313
سلام.
شبِ بیستُم:
بیست‌وپنجُمِ شهریورماهِ هزاروچهارصدوسه:
سلام ماه‌ترین نفسِ دنیا؛ خوبین باباجونم؟ خوش‌به‌حالِ اون‌کسی که، درنهایت مالکِ قلبِ شما میشه؛ من این فرصت رو، اَز خودم گرفتم مُتاسفانه؛ چه‌خبرها فرشته‌ی من؟ بعداَزظهری داشتم یک کتابی می‌خوندم، که داخلش این‌جوری نوشته شده بود: (اَگر عاشق و شیفته‌ی یک نفر هستید، بدونِ اینکه طرفِ مقابل چیزی به شما بگوید، شما خیالِ او را، اَز اَفکارِ پیشِ رویَش راحت کنید.)؛ پسرِ باخدای من، با اینکه میدونم اَصلاً به من فکر نمی‌کنید، ولی این کارها رو، صرفاً برای عشقِ به شما، و قلبِ خودم اَنجام می‌دهم؛ تا فردای قیامت، بدهکاری نسبتِ به قلبم، نداشته باشم؛ اَز غروبی تا همین چند دقیقه‌ی پیش، خودم رو در موقعیتی تصور کردم، که اِنگار شما هم، عاشق و شیفته‌ی من هستید! قربونت بشم بابایی، مثلاً میگم؛ وگرنه همه می‌دونند که متنفری اَزم.
فرشته‌ی بابایی، مواردی که می‌خوام خدمتِ‌تون عرض کنم، تا با شنیدنش، خیالِ‌تون راحت بشه اِنشاءالله؛ من هر شب، موقعی که می‌خوام نامه‌ی شما رو بنویسم، باوُضو این کار رو می‌کنم، تا قلبم و مغزم و دستم، یکسان عمل کنند به‌اُمیدِ‌خدا؛ بگذریم پسرم! بریم سراغِ خیال‌راحتی‌های نفسم که شما باشی: (۱) من هرگز اِزدواج نمی‌کنم؛ حتی اَگر تا همیشه نداشته باشمِ‌تون؛ دوست دارم تحتِ هر شرایطی، این اُمید و این باور رو داشته باشید، که بابای من (یعنی من)، فقط مالِ خودِ خودِ خودمه (یعنی شما)؛ (۲) هیچ فرزندِ دیگه‌ای رو به رَسمیت نمی‌شناسم، و برای هیچکسِ دیگه‌ای پدری نمی‌کنم؛ (۳) مَحاله بهتون دروغی بگم، یا خیانتی بر علیه شما اَنجام بدهم؛ (۴) این اِحساسِ پدرانه‌ی من، نسبتِ به شما، بدونِ تغییر باقی خواهد ماند تا همیشه اِنشاءالله که زنده باشم؛ اَلبته دروغ نباشه، لعنتی حِسم بهتون، داره روزبه‌روز شدیدتر میشه به‌لطفِ‌خدا؛ منظورم اَز تغییر، این هستش که کم نمیشه به‌خواستِ‌خدا؛ ولی زیاد شدنش که دستِ من نیست دیگه؛ (۵) بابایی، یه‌چندتا موردِ دیگه هم هست، که اینجا جا نمیشه خدمتت عرض کنم؛ معذرت هرشب وقتِ خوشگلِ‌تون رو می‌گیرم عشقِ بابایی؛ اَلبته مالِ خودَمین، و دوست‌داشتم وقتِ عشقم رو بگیرم؛ هم خودتون، هم وقتِ‌تون، هم غمِ‌تون، همش مالِ خودمه؛ قربونشم میشم؛ به کسی چه مربوط؛ والا؛ با پسرم حرف نزنم، مگه آیا کسِ دیگه‌ای رو هم دارم من؛ یاعلی و التماس دعا.
#قرآن #نهج_البلاغه #سید #شهید #نقاشی #سه_بعدی #سیاه_قلم #نظافت #خدمت #الکترونیک #خازن #آرمیچر #آی_سی #آموزش #ساخت #فیلم #کلیپ #نامه #پدر #پسر #پدرپسری #آرش #محمدحسین #ایران #تربت_جام
#god #Arash
@Arash_Ahmadzadeh
@Mohammad_Hosein_Molavi
@Zohour_313
۱.۴k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.