صدايَش را شنيدم جان گرفتم
صدايَش را شنيدم جان گرفتم
ز کُفر افتادم و ايمان گرفتم!
چنان عطر کلامش تازهام کرد
که گويی غُسل، در باران گرفتم!
غمين و خسته و سرگشته بودم
ولی با صُحبتش سامان گرفتم
کلام دلنشينش شعر نغزيست
که از آن مَطلَعِ تابان گرفتم
ز نَجوايش درونم زيرورو شد
هر آنچه خواست قلبم، آن گرفتم
مرا حاجت از اين خوشتر نباشد
که در اوجِ غم از يزدان گرفتم
عجب حال خوشی دارم من امشب
که جانِ تازه از جانان گرفتم...!
مرسیلرزندگیم🌸💗💗🌸
#عاشقانه
#خاصترین
ز کُفر افتادم و ايمان گرفتم!
چنان عطر کلامش تازهام کرد
که گويی غُسل، در باران گرفتم!
غمين و خسته و سرگشته بودم
ولی با صُحبتش سامان گرفتم
کلام دلنشينش شعر نغزيست
که از آن مَطلَعِ تابان گرفتم
ز نَجوايش درونم زيرورو شد
هر آنچه خواست قلبم، آن گرفتم
مرا حاجت از اين خوشتر نباشد
که در اوجِ غم از يزدان گرفتم
عجب حال خوشی دارم من امشب
که جانِ تازه از جانان گرفتم...!
مرسیلرزندگیم🌸💗💗🌸
#عاشقانه
#خاصترین
۶.۴k
۱۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.