ماجراى قضاوت داود(قضاوت عجولانه) و توبه او چه بود؟
افرادى به عنوان دادخواهى، از محراب داود بالا رفتند و نزد او حاضر شدند; او نخست وحشت کرد، و بعد از آن به شکایت شاکى گوش فرا داد که یکى از آن دو 99 گوسفند ماده داشته و دیگرى فقط یک گوسفند، صاحب نود و نه گوسفند از برادرش تقاضا داشته که آن یکى را هم به او واگذار کند، «داود»(علیه السلام) حق را به شاکى داد، و این تقاضا را ظلم و تعدى خواند، (او گرفتار دستپاچگى و عجله شد، و پیش از آن که از طرف دیگری توضیحى بخواهد، داورى کرد)
سپس از کار خود پشیمان گشت، و از خداوندتقاضاى عفو کرد، و خدا او را بخشید.
#قران_کریم #القران_الکریم #القران_الکریم #قرآن #قرآن_کریم #پیام_قرآن #قضاوت #دانستنیها #داود #حضرت_داود #عجله_در_تصمیم #توبه #خدا #خداوند #انسان #درس
سپس از کار خود پشیمان گشت، و از خداوندتقاضاى عفو کرد، و خدا او را بخشید.
#قران_کریم #القران_الکریم #القران_الکریم #قرآن #قرآن_کریم #پیام_قرآن #قضاوت #دانستنیها #داود #حضرت_داود #عجله_در_تصمیم #توبه #خدا #خداوند #انسان #درس
۳.۱k
۱۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.