I'm so tired of being here
I'm so tired of being here
من خیلی از اینجا بودن خسته شدم
Suppressed by all my childish fears
همه ی ترسهای بچه گانم سرکوبم کردن
And if you have to leave
و اگه مجبوری اینجا رو ترک کنی
I wish that you would just leave
آرزو میکنم ای کاش زودتر اینکارو بکنی و بری
Your presence still lingers here
چون هنوز ( روحت ) اینجا حضور داره
And it won't leave me alone
و منو تنها نمیذاره
These wounds won't seem to heal
به نظر نمیاد این زخم ها درمان بشن
This pain is just too real
این درد بیش از اندازه واقعیه
There's just too much that time cannot erase
انقدر ( درد ) زیاده که زمانم نمیتونه پاکش کنه
When you cried I'd wipe away all of your tears
وقتی گریه کردی من همه ی اشکاتو تمیز کردم
When you'd scream I'd fight away all of your fears
وقتی جیغ زدی من با همه ی ترسهات جنگیدم
And I held your hand through all of these years
و من دستتو توی همه ی این سالا گرفته بودم
But you still have
ولی تو هنوز
All of me
همه ی وجود منو در اختیار داری
You used to captivate me
تو قبلا منو اسیر میکردی
By your resonating light
با نور طنین اندازه ت !
Now I'm bound by the life you left behind
و حالا من در برابر زندگی ای که تو پشت سر گذاشتی وظیفه دارم
Your face it haunts
چهره ت شکار میکنه:
My once pleasant dreams
رویا های زیبایی که من یه بار دیدم
Your voice it chased away
صدات اونا رو میگریزونه:
All the sanity in me
همه ی عقلی که درون منه !
These wounds won't seem to heal
به نظر نمیاد این زخم ها درمان بشن
This pain is just too real
این درد بیش از اندازه واقعیه
There's just too much that time cannot erase
انقدر ( درد ) زیاده که زمانم نمیتونه پاکش کنه
I've tried so hard to tell myself that you're gone
من خیلی سخت تلاش کردم ؛ تا به خودم بگم تو دیگه رفتی
But though you're still with me
ولی فکر میکردم هنوز پیشمی
I've been alone all along
من تمام این مدت تنها بودم
🥀
من خیلی از اینجا بودن خسته شدم
Suppressed by all my childish fears
همه ی ترسهای بچه گانم سرکوبم کردن
And if you have to leave
و اگه مجبوری اینجا رو ترک کنی
I wish that you would just leave
آرزو میکنم ای کاش زودتر اینکارو بکنی و بری
Your presence still lingers here
چون هنوز ( روحت ) اینجا حضور داره
And it won't leave me alone
و منو تنها نمیذاره
These wounds won't seem to heal
به نظر نمیاد این زخم ها درمان بشن
This pain is just too real
این درد بیش از اندازه واقعیه
There's just too much that time cannot erase
انقدر ( درد ) زیاده که زمانم نمیتونه پاکش کنه
When you cried I'd wipe away all of your tears
وقتی گریه کردی من همه ی اشکاتو تمیز کردم
When you'd scream I'd fight away all of your fears
وقتی جیغ زدی من با همه ی ترسهات جنگیدم
And I held your hand through all of these years
و من دستتو توی همه ی این سالا گرفته بودم
But you still have
ولی تو هنوز
All of me
همه ی وجود منو در اختیار داری
You used to captivate me
تو قبلا منو اسیر میکردی
By your resonating light
با نور طنین اندازه ت !
Now I'm bound by the life you left behind
و حالا من در برابر زندگی ای که تو پشت سر گذاشتی وظیفه دارم
Your face it haunts
چهره ت شکار میکنه:
My once pleasant dreams
رویا های زیبایی که من یه بار دیدم
Your voice it chased away
صدات اونا رو میگریزونه:
All the sanity in me
همه ی عقلی که درون منه !
These wounds won't seem to heal
به نظر نمیاد این زخم ها درمان بشن
This pain is just too real
این درد بیش از اندازه واقعیه
There's just too much that time cannot erase
انقدر ( درد ) زیاده که زمانم نمیتونه پاکش کنه
I've tried so hard to tell myself that you're gone
من خیلی سخت تلاش کردم ؛ تا به خودم بگم تو دیگه رفتی
But though you're still with me
ولی فکر میکردم هنوز پیشمی
I've been alone all along
من تمام این مدت تنها بودم
🥀
۴.۱k
۲۸ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.