با اینکه آغوشش را باز کرده بود باز هم مهربان به نظر نمیرس
با اینکه آغوشش را باز کرده بود باز هم مهربان به نظر نمیرسید
از دلتنگی خسته شد ، کلاهش را برداشت و کتش را دراورد ، کلاغ ها تکه تکه اش کردند .
از دلتنگی خسته شد ، کلاهش را برداشت و کتش را دراورد ، کلاغ ها تکه تکه اش کردند .
۵۷۴
۲۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.