آنقدر آهسته این روزها همه چیزش از جلوی چشمانم میگذرد و آن
آنقدر آهسته این روزها همه چیزش از جلوی چشمانم میگذرد و آنقدر زمان کِش می آید که متنفرم کرده از این روزها ...
ای کاش که چشم از چشم باز کنم و تمام این روزها رفته باشند و حتی یادم نیاید چه روزهایی بر من گذشته ...
ای کاش که خدا هم این روزها را پاک کند از همه ی دنیایی که سرتاپایش نازیبایی ها شده ...
ای کاش که یکنور از گوشه ای بتابد ...
ای کاش که دستی از آسمان بیاید و منِ این روزها را با خودش ببرد ...
خسته ام از روزهایی که خدایش چشمانش را به روی منِ زمینی اش بسته ...🍃💔
.
.
ای کاش که چشم از چشم باز کنم و تمام این روزها رفته باشند و حتی یادم نیاید چه روزهایی بر من گذشته ...
ای کاش که خدا هم این روزها را پاک کند از همه ی دنیایی که سرتاپایش نازیبایی ها شده ...
ای کاش که یکنور از گوشه ای بتابد ...
ای کاش که دستی از آسمان بیاید و منِ این روزها را با خودش ببرد ...
خسته ام از روزهایی که خدایش چشمانش را به روی منِ زمینی اش بسته ...🍃💔
.
.
۵.۱k
۰۲ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.