سرود شب

فردریش نیچه
🌱🍒شب است؛
اکنون چشمه‌های جوشان همه‌گی
بلند آوا‌تر سخن می‌گویند.
و روانم نیز، چشمه‌ای جهنده است.

شب است؛
اکنون بیدار می‌شوند ترانه‌های دلدادگان
و روانَم نیز نغمه‌ی دلداداده‌ای است.
نا آرامی، آرام ناشدنی‌یی در من است
که می‌خواهد بانگ بر آورد.
آزمندی به عشق
که خود نیز گویای زبانِ عشق است.
روشنی‌ام من !
آه، کاش شب می‌بودم !
اما این خود، تنهایی من است
که در روشنایی محصورم🍒🌱
دیدگاه ها (۲)

#فاضل_نظری 🍒🌱ناگزیر از سفرم بی سرو سامان چون بادبه گرفتار ره...

🌱🍒خونِ خود را همه در گریه دلا صرف مَکُنقطره‌ای هم پیِ آرایشِ...

🌱🍒تا شرم هست، پرده ی بیگانگی به جاستما را شراب با تو مگر آشن...

🍒🌱در شب تاریک ِ نیرنگ و فسوندر زمستان ِ پر از سوز و سکوندر م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط