بغض، شاعر را به یغما می برد تا دورها.
بغض، شاعر را به یغما میبرد تا دورها.
تا کنار خمره، در ولگردی انگورها.
بغض، شاعر را به آغوش شقایق میبرد.
تا جنون اطلسی تا پاتوق زنبورها.
در سکوت خلوت شمعی که میسوزد ز عشق.
شعله میگیرد، شبیه گوشه ی ماهورها.
با خیال دوست شعری میکشد تا نیمرخ،
منگ دلتنگی، به رنگ بوسه ی هاشورها.
بغض شاعر را رها میسازد از هر نام و ننگ.
شرم لبخندم وصله ی ناجورها.
« بیگناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق»
زیر آهنگ نگاه تشنه ی ساطورها...🦋💞🦋
#saharshehim💖
#عاشقانه
#بهترینم❤
تا کنار خمره، در ولگردی انگورها.
بغض، شاعر را به آغوش شقایق میبرد.
تا جنون اطلسی تا پاتوق زنبورها.
در سکوت خلوت شمعی که میسوزد ز عشق.
شعله میگیرد، شبیه گوشه ی ماهورها.
با خیال دوست شعری میکشد تا نیمرخ،
منگ دلتنگی، به رنگ بوسه ی هاشورها.
بغض شاعر را رها میسازد از هر نام و ننگ.
شرم لبخندم وصله ی ناجورها.
« بیگناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق»
زیر آهنگ نگاه تشنه ی ساطورها...🦋💞🦋
#saharshehim💖
#عاشقانه
#بهترینم❤
۱.۸k
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.