از ڪجا
از ڪجا
آمدے نمیدانم...؟
ڪجا جا خوش ڪردے را
میدانم اما.......
در دلی نشستهاے ڪه
دیر زمانی در را بسته بود بر هر
نو مهمانی ڪه دیگر
نه نغمهاے تازه سر میڪند
نه دریچهاے میگشاید
به خیابانهاے
بارانزده در رؤیاهایم.....
لبخند نوازشڪَـرت از میان
مه و غبار پیداست ،
اے
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
آمدے نمیدانم...؟
ڪجا جا خوش ڪردے را
میدانم اما.......
در دلی نشستهاے ڪه
دیر زمانی در را بسته بود بر هر
نو مهمانی ڪه دیگر
نه نغمهاے تازه سر میڪند
نه دریچهاے میگشاید
به خیابانهاے
بارانزده در رؤیاهایم.....
لبخند نوازشڪَـرت از میان
مه و غبار پیداست ،
اے
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
۴.۰k
۳۰ مهر ۱۴۰۲