حسرت آن شب:
حسرت آن شب:
ولی زود دیر شد؛برای تموم رویاها و آرزو هامون
میدونی من وتو هیچ ربطی بهم نداریم تو بدترین هارو سرم آوردی ولم کردی وسط راهی برای توکلشو دوئیده بودم
من برای تو میجنگیدم و تو ولم کردم
باید چیکارمیکردم ها؟
فکرنکن میبخشمت
خودم روز خوش برات نمیزارم
به پسر آیندم هم میگم همون بلایی که توسرم اوردی سردخترت بیارهه
یکاری میکنم حسرت اون شب لعنتی بمونه تو دلته حسرت اون اشتباه هات...
(خیلی وقت بود براتون قسمتی ازرمان هامو نزاشته بودمااا)
ولی زود دیر شد؛برای تموم رویاها و آرزو هامون
میدونی من وتو هیچ ربطی بهم نداریم تو بدترین هارو سرم آوردی ولم کردی وسط راهی برای توکلشو دوئیده بودم
من برای تو میجنگیدم و تو ولم کردم
باید چیکارمیکردم ها؟
فکرنکن میبخشمت
خودم روز خوش برات نمیزارم
به پسر آیندم هم میگم همون بلایی که توسرم اوردی سردخترت بیارهه
یکاری میکنم حسرت اون شب لعنتی بمونه تو دلته حسرت اون اشتباه هات...
(خیلی وقت بود براتون قسمتی ازرمان هامو نزاشته بودمااا)
۴.۰k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.