میدونی تو برای من خیلی قشنگی
میدونی تو برای من خیلی قشنگی
درست مثل یه اتفاق خیلی خوب
که بعد مدت ها انتظار از راه میرسه...
این اتفاق توی زندگیِ من "تو" بودی که درست در لحظه ای اومدی که از همه چی نا امید و خسته بودم، تو برای من نور بودی توی تاریکی زندگیم درست مثل یک معجزه و نمیدونی اومدنت چقدر به این روح خسته من زندگی بخشید خلاصه که خیلی دوست دارم:)
این دلتنگیها مناسب قلب کوچیک من نیست میشه زودتر ببینمت؟ من از فاصله ها زخمیم
تورا در اعماق قلبم تا آخر عمرم نگه میدارم، همانجایی که هیچکس دستش نخواهد رسید و چشمش نخواهد دید، نه که تو تاریک باشی، قلب من تاریک است، اتفاقا تو همان نوری هستی که عکسهایم را پدیدار میکند، شاید هم قلب من نور را دوست دارد... هربار که موسیقیِ بیکلامی بشنوم یاد تو خواهم افتاد، هرگاه اسم تورا هرجایی ببینم لبخندی میزنم، آهی میکشم و به راه خود ادامه میدهم، من خودم انتخاب کردم که دوستت داشته باشم ، در رویاهایم با تو قدم بزنم و شاید تو هرگز این را نخواهی دانست.
با ورودت به قلبم انگار خدا لباسی از جنس امید تنم کرد
بزار یه جور دیگه بهت بگم چقدر دلتنگتم :
"محبوبم... جهانم آشفته است؛ جهانم میزان نیست. جهانم پر از اضطراب است. لحظات چَموشند. تنها هنگامی که به تو برسم ، روبهروی تو باشم و بغلت کنم ، آن زمان جهان به تعادل میرسد. بغلم کنی یا نه، تو جهانِ مرا را متعادل میکنی."
#امید_عالیشاه
#امیدم
#کاپیتان
#کاپیشاه
درست مثل یه اتفاق خیلی خوب
که بعد مدت ها انتظار از راه میرسه...
این اتفاق توی زندگیِ من "تو" بودی که درست در لحظه ای اومدی که از همه چی نا امید و خسته بودم، تو برای من نور بودی توی تاریکی زندگیم درست مثل یک معجزه و نمیدونی اومدنت چقدر به این روح خسته من زندگی بخشید خلاصه که خیلی دوست دارم:)
این دلتنگیها مناسب قلب کوچیک من نیست میشه زودتر ببینمت؟ من از فاصله ها زخمیم
تورا در اعماق قلبم تا آخر عمرم نگه میدارم، همانجایی که هیچکس دستش نخواهد رسید و چشمش نخواهد دید، نه که تو تاریک باشی، قلب من تاریک است، اتفاقا تو همان نوری هستی که عکسهایم را پدیدار میکند، شاید هم قلب من نور را دوست دارد... هربار که موسیقیِ بیکلامی بشنوم یاد تو خواهم افتاد، هرگاه اسم تورا هرجایی ببینم لبخندی میزنم، آهی میکشم و به راه خود ادامه میدهم، من خودم انتخاب کردم که دوستت داشته باشم ، در رویاهایم با تو قدم بزنم و شاید تو هرگز این را نخواهی دانست.
با ورودت به قلبم انگار خدا لباسی از جنس امید تنم کرد
بزار یه جور دیگه بهت بگم چقدر دلتنگتم :
"محبوبم... جهانم آشفته است؛ جهانم میزان نیست. جهانم پر از اضطراب است. لحظات چَموشند. تنها هنگامی که به تو برسم ، روبهروی تو باشم و بغلت کنم ، آن زمان جهان به تعادل میرسد. بغلم کنی یا نه، تو جهانِ مرا را متعادل میکنی."
#امید_عالیشاه
#امیدم
#کاپیتان
#کاپیشاه
۳.۹k
۰۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.