تفحص شهدای خانطومان
تقدیم به شهدای بازگشته از حرم در محرم
.
بیا به صولت ماه عزا ،معزا باش
بیا و در شرر عشق،بی سر و پا باش
به آستانه پیری جوان و برنا باش
برای لشکر زینب، تو تاش موسی باش
حبیب قافله ها ، موسپید بر گشته
سعید رفته و حالا شهید برگشته
خدا کند که شبیه تو خوش نشان باشیم
امین راز شویم و شبیه تان باشیم
کرم نما که شبیه کریمیان باشیم
به گاه عشق همینجا در این میان باشیم
شبی به حلقه رندان پناهمان بدهند
میان جمع شهیدانه راهمان بدهند
بکار یار بیاییم، که با اثر بشویم
به خون خویش بغلتیم تا گهر بشویم
تَلَطُخاً بِدمائِه، بدون سر بشویم
مقابل نگهش سرخ بال وپر بشویم
بسوز بال و پرم را، ببر سر از بدنم
نگاه کن به تکاپو و دست و پا زدنم
روایت تو حقیقی، بیا روایت کن
ز لاطمات وجوهش کمی حکایت کن
و خذ بناصیتی، اندکی شکایت کن
به این گلوی ترک خورده هم سقایت کن
رحیم واره بمیریم،کابلی بشویم
رها کنیم تن و جان، کمی دلی بشویم
عمو رحیم غزل خوان، خضیب خانطومان
بدون راس رسیدی، تریب خانطومان
چقدر دیر ،کجایی، حبیب خانطومان
چه کرد با تو هوای عجیب خانطومان
شنیده ام که سرت نیست، خوش به عاقبتت
دوچشم خیس برت نیست، خوش به عاقبتت
رسیده اید که نصرت کنید فاطمه را
و بشکنید ز شیطان صدای همهمه را
نشانده اید به لبها امید و زمزمه را
کمککنید دوباره امیر خامنه را
به استخوان شریف شما قسم ، هستیم
بر آن قرار قدیمی که با شما بستیم
قسم به ناله در حنجر شما مانده
قسم به چشم شما که هنوز وا مانده
قسم به زلف به نیزه کنون رها مانده
قسم به آن سر در دشت عشق جا مانده
هنوز مانده به جانها کلام فرمانده
نگاه کن به قیام سلام فرمانده
که نسل پشت سرهم، شهید می روید
ز شوق وصل شما هم امید می روید
✍️محمد علی رضاپور
.
بیا به صولت ماه عزا ،معزا باش
بیا و در شرر عشق،بی سر و پا باش
به آستانه پیری جوان و برنا باش
برای لشکر زینب، تو تاش موسی باش
حبیب قافله ها ، موسپید بر گشته
سعید رفته و حالا شهید برگشته
خدا کند که شبیه تو خوش نشان باشیم
امین راز شویم و شبیه تان باشیم
کرم نما که شبیه کریمیان باشیم
به گاه عشق همینجا در این میان باشیم
شبی به حلقه رندان پناهمان بدهند
میان جمع شهیدانه راهمان بدهند
بکار یار بیاییم، که با اثر بشویم
به خون خویش بغلتیم تا گهر بشویم
تَلَطُخاً بِدمائِه، بدون سر بشویم
مقابل نگهش سرخ بال وپر بشویم
بسوز بال و پرم را، ببر سر از بدنم
نگاه کن به تکاپو و دست و پا زدنم
روایت تو حقیقی، بیا روایت کن
ز لاطمات وجوهش کمی حکایت کن
و خذ بناصیتی، اندکی شکایت کن
به این گلوی ترک خورده هم سقایت کن
رحیم واره بمیریم،کابلی بشویم
رها کنیم تن و جان، کمی دلی بشویم
عمو رحیم غزل خوان، خضیب خانطومان
بدون راس رسیدی، تریب خانطومان
چقدر دیر ،کجایی، حبیب خانطومان
چه کرد با تو هوای عجیب خانطومان
شنیده ام که سرت نیست، خوش به عاقبتت
دوچشم خیس برت نیست، خوش به عاقبتت
رسیده اید که نصرت کنید فاطمه را
و بشکنید ز شیطان صدای همهمه را
نشانده اید به لبها امید و زمزمه را
کمککنید دوباره امیر خامنه را
به استخوان شریف شما قسم ، هستیم
بر آن قرار قدیمی که با شما بستیم
قسم به ناله در حنجر شما مانده
قسم به چشم شما که هنوز وا مانده
قسم به زلف به نیزه کنون رها مانده
قسم به آن سر در دشت عشق جا مانده
هنوز مانده به جانها کلام فرمانده
نگاه کن به قیام سلام فرمانده
که نسل پشت سرهم، شهید می روید
ز شوق وصل شما هم امید می روید
✍️محمد علی رضاپور
۱۸.۲k
۱۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.