فکرش را بکن
فکرش را بکن
روزی میرسد که دیگر هیچکداممان نیستیم
و دهه ها از رفتنمان میگذرد
وآن همه لبخند و اشک،
آن همه خاطرات،قهرها و آشتی ها ،
آن همه دوری و نزدیکی مان،
آن همه دلتنگی و بی تابی مان،
آن همه عشق و نفرتمان ،
همه و همه در زیر تلی از خاک
با ما دفن شده است
و ما فراموش شده ایم.
میبینی ،دنیا نمی ارزد
به فراموش کردن خوبی هایش...
به فراموش کردن همدیگر...
به دوری از هم...
نمی ارزد به حسرت کارهایی
که دلمان میخواست
و نادیده گرفتیم...
تاریخ ما به اندازه ی همان عمریست که
زندگی میکنیم.
بیا تاریخمان را آنطور که میخواهیم بنویسیم...
صد سالِ دیگر ، نه من هستم و نه تو...
روزی میرسد که دیگر هیچکداممان نیستیم
و دهه ها از رفتنمان میگذرد
وآن همه لبخند و اشک،
آن همه خاطرات،قهرها و آشتی ها ،
آن همه دوری و نزدیکی مان،
آن همه دلتنگی و بی تابی مان،
آن همه عشق و نفرتمان ،
همه و همه در زیر تلی از خاک
با ما دفن شده است
و ما فراموش شده ایم.
میبینی ،دنیا نمی ارزد
به فراموش کردن خوبی هایش...
به فراموش کردن همدیگر...
به دوری از هم...
نمی ارزد به حسرت کارهایی
که دلمان میخواست
و نادیده گرفتیم...
تاریخ ما به اندازه ی همان عمریست که
زندگی میکنیم.
بیا تاریخمان را آنطور که میخواهیم بنویسیم...
صد سالِ دیگر ، نه من هستم و نه تو...
۱۳.۵k
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.