من به تو تاجی دادم تو به من بالهایی دادی که نمیدانستم

من به تو تاجی دادم، تو به من بال‌هایی دادی که نمی‌دانستم فقط برای این هستند که مرا به سفر ببرند و حالا به تو نگاه می‌کنم، تو هنوز هم به همان زیبایی هستی، اینکه هیچ‌کس بی‌نیاز نیست، زندگی به تو می‌آموزد

یه مسابقه ۹۰ تا دوام میاره و من بهت ۹۳ تا دادم، بیشتر از اون چیزی که باید میدادم. من هیچ‌وقت از تلاش کردن خسته نشدم. این داستان یه افسانه بود. ترجیح میدم ایستاده بمیرم تا اینکه زانو زده زندگی کنم. قلبم رو میدم، حتی اگه آسیب دیده بهم برگرده.

امیدوارم حالت خوب باشه هرچند بدون تو احساس بدی دارم، خوب شد که رفتم چون تو با من مثل قبل رفتار نکردی تو عاشق من بودی و من عاشق تو بودم اما یه نفر همیشه بیشتر میده همه چیز مثل خوابم بود تا اینکه وقت بیدار شدن رسید

او-او-اوی روی درامز

تو منو فراموش کردی، منو کنار گذاشتی، بدون اینکه بتونم تصمیم بگیرم، این چیزیه که بیشتر از همه اذیتم می‌کنه، و حتی اگه همه چیز اونطوری باشه، خوشحال می‌شم که برگردم، یه یا دو بار، هزار بار.چیزهایی هست که به تو ندادم که هنوز هم مرا آزار می‌دهند، هرگز نمی‌خواستم ترکت کنم از من خواستی پرواز کنم، آه از من خواستی پرواز کنم، آه
دیدگاه ها (۰)

کی میاییی

کپشن چک شه لطفاًخودم نفهمیدم چی گفتم نمیدونم نمیدونم نمیدونم...

عه وا یه زمانی حتی نمیدونستی بیب چیه بعد اینکه همه چیو بهت گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط