The next big mistake:

مانگا:هانجی ای که میره به لیوای میگه جنگیدنش بهشون یه امید تازه داده و بین خودشون قبولش میکنه بهش میگه بهش توجه کرده و جنگیدنش به چشمش اومده سعی میکنه با خودش و دوستاش رفیق بشه بهشون قول میده بعد این یکی گشت سالم برگردن ناهار دعوتشون کنه باعث میشه حس کنن یکی از اونان و واسه اولین بار به معنی(شینزو ساساگیو) فکر کنن بهشون حس مهم بودن و انسان بودن میده و از بالا به پایین یا به چشم سلاح نگاهشون نمیکنه با احترام باهم حرف میزنن مخ ته تغاری اکیپ رو رو میزنه و بهش شیرینی میده از همون صحبت اول شروع میکنه به شکوندن گاردای لیوای جوری رفتار نمیکنه که انگار این قدرت خاص این سه نفر ترسناک یا ازشون انتظار نداره که بار جنگیدن رو به دوش بگیرن مث بقیه حسابشون میکنه تازه اونا رو خفن میبینه و از لیوای میخواد یکم به بقیه هم یاد بده
ویت:اوکییی چطوریه که لیوایهان رو نابود کنم موبوهان بچپونم توش؟پس یه ذره از اون حرفا رو نگه میداریم اونم به موبلیت میگه:|
خاطره گندایی که ویت یه تنه به شخصیت هانجی زده قرار نیست راحت فراموش بشه
#هانجی
#لیوای
#لیوایهان
#حمله_به_تایتان