کاش خبر های خوب سرزده از راه می رسیدند دستمان را می گرف

کاش خبر های خوب سرزده از راه می رسیدند ، دستمان را می گرفتند و میبردند جایی که نه غم باشد نه دوری ! نه دلتنگی باشد نه فاصله ، نه تنفری باشد نه بیزاری ...
نه ترس از دست دادنی باشد ، نه ناتوانی فراموش کردن ...
کاش دست اتفاقای خوب انقدر قوی بودند که میشد تماممان را یکجا بهشان بسپاریم ...
که دیگر فوبیایِ فردای دوباره در وجودمان تکثیر نکند و ریشه خوشی هایمان را یکباره بخشکاند .....
دیدگاه ها (۴)

دل کوچک است و راز بزرگ است و صبر کم ....

سلام ای غریب نوازِ دلهای شکسته !💔سلام آقای بی همتا دلم هوایِ...

تو زندگی هر کدوم از ما یه وقتایی هست که اسمش وقتِ بودنه اگه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط