از وصف تو درمانده قلم ، حرف نداری
از وصف تو درمانده قلم ، حرف نداری
کاین گونه شده رام تو این طبع فراری
هر کس که به تو نیم نگاهی نظرانداخت
نه صبر به جا مانده برایش نه قراری
بیهوده به دنبال نگاه تو دویدم
چون آدم جا مانده بدنبال قطاری
خواهان تو بسیار وتو انگار نه انگار
محبوب ترین سوژه ی هر صید و شکاری
در دیده ی من خوب ترین مرد زمینی
هر چند که در چشم همه ، مسأله داری !
یا کام بگیرم زتو یا جان بسپارم
پر سودتر از این که شنیده ست قماری ؟
تو عاشق شعری و منم حرف دلم را :)
با شعر نوشتم که بخاطر بسپاری
کاین گونه شده رام تو این طبع فراری
هر کس که به تو نیم نگاهی نظرانداخت
نه صبر به جا مانده برایش نه قراری
بیهوده به دنبال نگاه تو دویدم
چون آدم جا مانده بدنبال قطاری
خواهان تو بسیار وتو انگار نه انگار
محبوب ترین سوژه ی هر صید و شکاری
در دیده ی من خوب ترین مرد زمینی
هر چند که در چشم همه ، مسأله داری !
یا کام بگیرم زتو یا جان بسپارم
پر سودتر از این که شنیده ست قماری ؟
تو عاشق شعری و منم حرف دلم را :)
با شعر نوشتم که بخاطر بسپاری
۴.۸k
۰۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.