استارت ماشین رو زدم و دل رو زدیم به کویر.
استارت ماشین رو زدم و دل رو زدیم به کویر.
شب که شد نگاهش به زیبایی آسمون کویر
و ماه و ستارههاش بود.
گفت میدونی دلبر؟
یکی از آرزوهام اینه ماه رو از نزدیک ببینم
میگن از نزدیک خیلی عجیب و خوشگله.
گفتم: آره واقعا زیباست؛
من که همچین سعادتی نصیبم شد و دیدم
انشاءلله تو هم نصیبت شه.
حرفم باورش شده بود.
گفت: جدی؟ با تلسکوپ دیدی؟ چه شکلی بود؟
گفتم: موهای موجدار خرمایی داشت
با چشمای درشت و جذاب.
گفت: کم دلبری کن!
گفتم: کاش ماه میخندید.
گفت: چرا؟
گفتم: چون قطعا
میخندید میدیدی چقدر شبیه تو میشد.
گفت: بین این همه ستاره
چرا حالا چشت ماه رو گرفت؟
گفتم: ستاره؟ کدوم ستاره؟
چرا پس من چیزی نمیبینم؟
گفت: یعنی این همه ستاره داره برق میزنه
تو نمیبینی؟
نگاه به چشماش کردم و گفتم:
من تو کل این آسمان،
الان فقط دارم یه جفت چشمای درشت مشکی میبینم
با زلفای دلبر خرمایی...
#امیرعلی_اسدی
چونکدوسشداشتم...😀
#حس_خوب_فرفری 😍
شب که شد نگاهش به زیبایی آسمون کویر
و ماه و ستارههاش بود.
گفت میدونی دلبر؟
یکی از آرزوهام اینه ماه رو از نزدیک ببینم
میگن از نزدیک خیلی عجیب و خوشگله.
گفتم: آره واقعا زیباست؛
من که همچین سعادتی نصیبم شد و دیدم
انشاءلله تو هم نصیبت شه.
حرفم باورش شده بود.
گفت: جدی؟ با تلسکوپ دیدی؟ چه شکلی بود؟
گفتم: موهای موجدار خرمایی داشت
با چشمای درشت و جذاب.
گفت: کم دلبری کن!
گفتم: کاش ماه میخندید.
گفت: چرا؟
گفتم: چون قطعا
میخندید میدیدی چقدر شبیه تو میشد.
گفت: بین این همه ستاره
چرا حالا چشت ماه رو گرفت؟
گفتم: ستاره؟ کدوم ستاره؟
چرا پس من چیزی نمیبینم؟
گفت: یعنی این همه ستاره داره برق میزنه
تو نمیبینی؟
نگاه به چشماش کردم و گفتم:
من تو کل این آسمان،
الان فقط دارم یه جفت چشمای درشت مشکی میبینم
با زلفای دلبر خرمایی...
#امیرعلی_اسدی
چونکدوسشداشتم...😀
#حس_خوب_فرفری 😍
۱۲.۰k
۲۳ بهمن ۱۴۰۲