🍃
آنکس که درد عشق بداند
اشکی بر این سخن بفشاند:
این سان که ذرههای دل بیقرار من
سر در کمند عشق تو
جان در هوای توست
شاید محال نیست که بعد از هزار سال،
روزی غبار ما را آشفته پوی باد؛
در دوردست دشتی از دیدهها نهان
بر برگ ارغوانی
پیچیده با خزان
یا پای جویباری
چون اشک ما روان
پهلوی یکدیگر بنشاند!
ما را به یکدیگر برساند!
#شیرین_من
ــــــــهــــ❤ــــهـــــــ
اشکی بر این سخن بفشاند:
این سان که ذرههای دل بیقرار من
سر در کمند عشق تو
جان در هوای توست
شاید محال نیست که بعد از هزار سال،
روزی غبار ما را آشفته پوی باد؛
در دوردست دشتی از دیدهها نهان
بر برگ ارغوانی
پیچیده با خزان
یا پای جویباری
چون اشک ما روان
پهلوی یکدیگر بنشاند!
ما را به یکدیگر برساند!
#شیرین_من
ــــــــهــــ❤ــــهـــــــ
۱۰.۷k
۱۸ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.