یهویی از یادم نرفتی

یهویی از یادم نرفتی ،
با هر تنگیه نفس تو ذهنم بودی ،
با هر دوز ِ بالاتره دارو ، تو ذهنم بودی
با هر قطره از خونِ دماغم ، تو ذهنم بودی
با هر رده زخم رو دستم تو یادم بودی
با هر یدونه قطره ی اشک تو یادم بودی .
تو دلیلش بود.
تو توی ذهنم بودی . . .


قاصدک تنها
حسرت 💔🥀
دیدگاه ها (۰)

دلتنگی طولانی آدمو عوض می‌کنهبی‌حوصله و بدخلق و حواس پرت می‌...

زخم دستم را مي بست و ميگفت:چرا با خود چنين كردیولي زخم بزرگ ...

از گلویم حسرت دیدار تو بالا دویدآه دلتنگی کشیدم، گریه کردند ...

من قصه‌ے فراق تو را خاڪـ ڪـرده امحاصل چه شد؟ جوانه زدے، بیشت...

هیچ وقت یادم نمیره که چقدر درد کشیدیم چقدر غم خوردم چقدر نگا...

وقتی خواهرش بودی...

خواب می‌بینم خونه‌ی منی. خوابت برده و دارم نگاهت می‌کنم. نفس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط