گفتم براچی
گفتم: براچی؟
گفت: حالا شما ببند چشاتو.
چشامو بستم.
آروم خم شد و شروع کرد به
بوسیدن دستم.
گفتم: مادر نکن.
دست هاشو باز کرد و یه
انگشتر عقیق تو دستم گذاشتو
گفت: مبارکه.
بعدم رفت پایین که پاهام رو بوسکنه...
اجازه نمیدادم؛
گفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای
مادراست!
نمیخوای من بهشت برم؟
.
.
.
#یاحسین #کربلا #مادر
#روز_مادر_مبارک #یازهرا
گفت: حالا شما ببند چشاتو.
چشامو بستم.
آروم خم شد و شروع کرد به
بوسیدن دستم.
گفتم: مادر نکن.
دست هاشو باز کرد و یه
انگشتر عقیق تو دستم گذاشتو
گفت: مبارکه.
بعدم رفت پایین که پاهام رو بوسکنه...
اجازه نمیدادم؛
گفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای
مادراست!
نمیخوای من بهشت برم؟
.
.
.
#یاحسین #کربلا #مادر
#روز_مادر_مبارک #یازهرا
- ۱.۶k
- ۱۹ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط