یه جایی هست که با غم میخونه
یه جایی هست که با غم میخونه
"به زور سرباز دشمن را بوسیدن" همونجا شروع بغضم بود
با چشمای پر از اشکم
ثانیه به ثانیه جلو رفتم تا رسیدم
به اونجایی که با حسرت میخونه
"آهای تو ای دختر همسایه ، نزار شود خانه ی تو مثل ما خرابه"
دقیقا همینجا بود که اشکم ریخت رو صفحه گوشیم
و همه چیز برام تار شد
اما صدای تک تک جمله هاشون تو مغزم اکو میشد
میخوان ابزار شی با شعار تو خالی
میخوان برده شی با شعارهای پوشالی
اشکام میریخت ولی نه بخاطر این روزای سرزمینم
چون ایمان دارم تا دنیا دنیاست
قدرتمند میمونه بخاطر آدمایی که هنوز هستن تا پاش وایسن
من اشک ریختم برای مظلومیت دخترایی که مجبور شدن تن بدن به آغوش سربازای دشمن
اشک ریختم چون در اوج زیبایی و جوانی ، جلوی چشم همسراشون دزدیده شدن
و صداشون به هیچ کجای دنیا نرسید
وقتی مجبور بودن با صدای آروم
از ترس و درد تجاوز زیر لب ناله کنن
اشک ریختم چون دستی که سر از بدن پدر و برادراشون جدا کرده بود
حالا روی موهاشون کشیده میشد
شاید خواننده محبوب(شروین)
اون لحظه ای که روی کاغذ مینوشت
برای ترسیدن به وقت بوسیدن
معنای ترس و وحشت رو درک نکرده بود
چون یه دختر افغان یا سوری نبوده
که کنارش یه تابلو بزارن و روش بنویسن
فروشی به قیمت۱۰ دلار
و هر هفته وسط بازار به حراج گذاشته بشه
چون یه دختر عراقی نبوده که ندونه
پدر بچه متولد شده اش
کدوم سرباز دشمن بوده
نوشتن این حرفا برام سخته
ولی گفتم که مدیون نشم
مدیون غمی که برای غرب آسیا دارم و اما خطاب به دختران همسایه میگم
خیالتون راحت باشه تا نفس داریم
نمیزاریم ایرانمون آوار بشه رو سرمون
همواسمون هست که چه غمی
روی دلهای ظریف و مظلومتون گذاشتن
نه تنها نمیزاریم ایرانمون آوار بشه
بلکه انتقام شما رو هم از سربازای دشمن میگیریم😎💪
"به زور سرباز دشمن را بوسیدن" همونجا شروع بغضم بود
با چشمای پر از اشکم
ثانیه به ثانیه جلو رفتم تا رسیدم
به اونجایی که با حسرت میخونه
"آهای تو ای دختر همسایه ، نزار شود خانه ی تو مثل ما خرابه"
دقیقا همینجا بود که اشکم ریخت رو صفحه گوشیم
و همه چیز برام تار شد
اما صدای تک تک جمله هاشون تو مغزم اکو میشد
میخوان ابزار شی با شعار تو خالی
میخوان برده شی با شعارهای پوشالی
اشکام میریخت ولی نه بخاطر این روزای سرزمینم
چون ایمان دارم تا دنیا دنیاست
قدرتمند میمونه بخاطر آدمایی که هنوز هستن تا پاش وایسن
من اشک ریختم برای مظلومیت دخترایی که مجبور شدن تن بدن به آغوش سربازای دشمن
اشک ریختم چون در اوج زیبایی و جوانی ، جلوی چشم همسراشون دزدیده شدن
و صداشون به هیچ کجای دنیا نرسید
وقتی مجبور بودن با صدای آروم
از ترس و درد تجاوز زیر لب ناله کنن
اشک ریختم چون دستی که سر از بدن پدر و برادراشون جدا کرده بود
حالا روی موهاشون کشیده میشد
شاید خواننده محبوب(شروین)
اون لحظه ای که روی کاغذ مینوشت
برای ترسیدن به وقت بوسیدن
معنای ترس و وحشت رو درک نکرده بود
چون یه دختر افغان یا سوری نبوده
که کنارش یه تابلو بزارن و روش بنویسن
فروشی به قیمت۱۰ دلار
و هر هفته وسط بازار به حراج گذاشته بشه
چون یه دختر عراقی نبوده که ندونه
پدر بچه متولد شده اش
کدوم سرباز دشمن بوده
نوشتن این حرفا برام سخته
ولی گفتم که مدیون نشم
مدیون غمی که برای غرب آسیا دارم و اما خطاب به دختران همسایه میگم
خیالتون راحت باشه تا نفس داریم
نمیزاریم ایرانمون آوار بشه رو سرمون
همواسمون هست که چه غمی
روی دلهای ظریف و مظلومتون گذاشتن
نه تنها نمیزاریم ایرانمون آوار بشه
بلکه انتقام شما رو هم از سربازای دشمن میگیریم😎💪
۱۲.۷k
۲۱ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.