جایی کار داشتم توی مسیر
جایی کار داشتم توی مسیر
یه پسری گفت عمو ...
نفهمیدم چی گفت ولی پول
که توی صحبتش بود رو متوجه شدم
بدون اینکه بپرسم برای چی یا چی گفتی،
دست به جیب شدم
یه مبلغ ناچیزی با لبخند بهش دادم و رفت
اینو گفتم برسم به اینجا ، خالق آسمان و زمین و پدر و مادرم و من اینقدر از این پسرها سر راهم بذار تا دست به جیب بشم و به تک تکشون بدم تا بیشتر از همیشه شرمندت کنم و بفهمی منه انسان با این دارایی و قدرت ناچیزم دست کسی رو پس نمیزنم شما که منبع دارایی و قدرتی چرا نمیدی
اگر ندادن ها به امثال ما حکمت و مصلحت بود چرا دادن به بعضی و فاسد شدنشون بخاطر این دادن ها حکمت و مصلحت نبوده!
دنیا که قانونش فقط برای ما قانونه، قانون تو هم ...؟
والسلام.
یه پسری گفت عمو ...
نفهمیدم چی گفت ولی پول
که توی صحبتش بود رو متوجه شدم
بدون اینکه بپرسم برای چی یا چی گفتی،
دست به جیب شدم
یه مبلغ ناچیزی با لبخند بهش دادم و رفت
اینو گفتم برسم به اینجا ، خالق آسمان و زمین و پدر و مادرم و من اینقدر از این پسرها سر راهم بذار تا دست به جیب بشم و به تک تکشون بدم تا بیشتر از همیشه شرمندت کنم و بفهمی منه انسان با این دارایی و قدرت ناچیزم دست کسی رو پس نمیزنم شما که منبع دارایی و قدرتی چرا نمیدی
اگر ندادن ها به امثال ما حکمت و مصلحت بود چرا دادن به بعضی و فاسد شدنشون بخاطر این دادن ها حکمت و مصلحت نبوده!
دنیا که قانونش فقط برای ما قانونه، قانون تو هم ...؟
والسلام.
۶.۶k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.