هیئت منافقان ...مجلس منافقان ....باز هم داستان مرد تنها
چيست كه به اندك چيزى از دنيا، كه به دست مى آوريد، شادمان مى شويد و از آن همه، كه از آخرت از دست مى دهيد، اندوهگين نمى گرديد به اندك متاعى دنيايى، كه از دستتان مى رود، مضطرب مى شويد، آنسان كه نشان آن بر چهره هايتان هويدا مى گردد و به سبب اندك مايه اى كه از كف مى نهيد، صبر و قرار از دلتان رخت بر مى بندد. به گونه اى كه گويى دنيا جاى درنگ هميشگى شماست و نعمت دنيا برايتان ماندنى است.
هيچ چيز شما را از گفتن عيب برادرتان، كه از آن بيم دارد، به هنگام ديدار او، باز نمى دارد، مگر آنكه بيم داريد كه او نيز عيب شما را رو در رويتان بر زبان آرد. در ترك آخرت و دوستى دنيا يكدله شده ايد. دين شما اقرار است به زبان نه به دل. در بى التفاتى و آسودگى خاطر نسبت به اوامر خدا، همانند كارگرى هستيد كه كار خود به پايان رسانده و خشنودى سرور خويش حاصل كرده است.
هيچ چيز شما را از گفتن عيب برادرتان، كه از آن بيم دارد، به هنگام ديدار او، باز نمى دارد، مگر آنكه بيم داريد كه او نيز عيب شما را رو در رويتان بر زبان آرد. در ترك آخرت و دوستى دنيا يكدله شده ايد. دين شما اقرار است به زبان نه به دل. در بى التفاتى و آسودگى خاطر نسبت به اوامر خدا، همانند كارگرى هستيد كه كار خود به پايان رسانده و خشنودى سرور خويش حاصل كرده است.
۱.۲k
۱۰ آبان ۱۴۰۳