او نمیداند که هنوزم نفس هایم به جانش بند است اما من دیگر

او نمیداند که هنوزم نفس هایم به جانش بند است اما من دیگر نمیتوانم مانند قبل او را دوست داشته باشم...از او متنفر نیستم اما از خود تنفر دارم که زمانی جانم صدایش میکردم و با لبخند جوابم را می‌داد اما حالا...چشمانش از یخ سرد تر و از آتش سوزان تر است...از تنها چیزی که وحشت میکردم به سرم آمد ، چشمانش را بر رویم بست...دیگر مرا نمیبیند...مانند قبل برایش مهم نیستم...برایش تمام شده‌ام...جوری که حتی خودش هم نمیداند...دیگر حتی اهنگ مورد علاقه‌اش هم در پلی لیستم نیست...عاشق شدن زیباست اما برای من ساخته نشده بود...دل به انسان اشتباهی بسته بودم...🍷
دیدگاه ها (۰)

مواظب باش ماهزاد...داری آرام آرام از چشمان شهرزاد سقوط میکنی...

#استوری_درخواستی💜💫

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط