سوره القصص قاری عبدالباسط
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
قارون از قوم موسى بود كه بر آنها افزونى جست. و به او چنان گنجهايى داديم كه حمل كليدهايش بر گروهى از مردم نيرومند دشوار مىنمود. آنگاه كه قومش به او گفتند: سرمست مباش، زيرا خدا سرمستان را دوست ندارد، (76)
در آنچه خدايت ارزانى داشته، سراى آخرت را بجوى و بهره خويش را از دنيا فراموش مكن. و همچنان كه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن و در زمين از پى فساد مرو كه خدا فسادكنندگان را دوست ندارد. (77)
گفت: آنچه به من داده شده، در خور دانش من بوده است. آيا ندانسته است كه خدا پيش از او نسلهايى را هلاك كرده كه قوتشان از او افزونتر و شمارشان بيشتر بوده است؟ و اين مجرمان را از گناهشان نمىپرسند. (78)
آراسته به زيورهاى خود به ميان مردمش آمد. آنان كه خواستار زندگى دنيوى بودند گفتند: اى كاش آنچه به قارون داده شده ما را نيز مىبود، كه او سخت برخوردار است. (79)
اما دانشيافتگان گفتند: واى بر شما. براى آنها كه ايمان مىآورند و كارهاى شايسته مىكنند ثواب خدا بهتر است. و بدين ثواب جز صابران نرسند. (80)
پس او و خانهاش را در زمين فرو برديم و در برابر خدا هيچ گروهى نداشت كه ياريش كند و خود يارى كردن خويش نمىتوانست. (81)
روز ديگر آن كسان كه ديروز آرزو مىكردند كه به جاى او مىبودند، مىگفتند: شگفتا كه خدا روزى هر كس را كه خواهد فراوان كند يا تنگ سازد. اگر خدا به ما نيز نعمت فراوان داده بود، ما را نيز در زمين فرو مىبرد. نمىبينى كه كافران رستگار نمىشوند؟ (82)
اين سراى آخرت را از آن كسانى ساختهايم كه در اين جهان نه خواهان برترىجويى هستند و نه خواهان فساد. و سرانجام نيك از آن پرهيزگاران است. (83)
#قران #تلاوت #عبدالباسط #قصص #الله
قارون از قوم موسى بود كه بر آنها افزونى جست. و به او چنان گنجهايى داديم كه حمل كليدهايش بر گروهى از مردم نيرومند دشوار مىنمود. آنگاه كه قومش به او گفتند: سرمست مباش، زيرا خدا سرمستان را دوست ندارد، (76)
در آنچه خدايت ارزانى داشته، سراى آخرت را بجوى و بهره خويش را از دنيا فراموش مكن. و همچنان كه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن و در زمين از پى فساد مرو كه خدا فسادكنندگان را دوست ندارد. (77)
گفت: آنچه به من داده شده، در خور دانش من بوده است. آيا ندانسته است كه خدا پيش از او نسلهايى را هلاك كرده كه قوتشان از او افزونتر و شمارشان بيشتر بوده است؟ و اين مجرمان را از گناهشان نمىپرسند. (78)
آراسته به زيورهاى خود به ميان مردمش آمد. آنان كه خواستار زندگى دنيوى بودند گفتند: اى كاش آنچه به قارون داده شده ما را نيز مىبود، كه او سخت برخوردار است. (79)
اما دانشيافتگان گفتند: واى بر شما. براى آنها كه ايمان مىآورند و كارهاى شايسته مىكنند ثواب خدا بهتر است. و بدين ثواب جز صابران نرسند. (80)
پس او و خانهاش را در زمين فرو برديم و در برابر خدا هيچ گروهى نداشت كه ياريش كند و خود يارى كردن خويش نمىتوانست. (81)
روز ديگر آن كسان كه ديروز آرزو مىكردند كه به جاى او مىبودند، مىگفتند: شگفتا كه خدا روزى هر كس را كه خواهد فراوان كند يا تنگ سازد. اگر خدا به ما نيز نعمت فراوان داده بود، ما را نيز در زمين فرو مىبرد. نمىبينى كه كافران رستگار نمىشوند؟ (82)
اين سراى آخرت را از آن كسانى ساختهايم كه در اين جهان نه خواهان برترىجويى هستند و نه خواهان فساد. و سرانجام نيك از آن پرهيزگاران است. (83)
#قران #تلاوت #عبدالباسط #قصص #الله
۶.۹k
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.