سر ظهر بود که مرد را در میدان شهر آتش زدند، گفتند کافر اس
نرو بعدی
می کنم وصف گلستان جمالت صبح و شام
می کنم وصف گلستان جمالت صبح و شام چون مرا در زنده گی هم جان و جانانم تویی چون نرقصد جانم از شادی که جانانم تویی محرم دل مطلب تن مقصد جانم تویی جانم از کَف رفته بود و جانِ جانانم شدی ماهِ من گُم شد در این شب، ماهِ تابانم شدی💜
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.