رمان من مرگ را به جان خود خریدم :)با کارکتر هلیا و امیر، پارمیس و ارشد، ترسا و رهام:) زندگی کلی سختی داره و قراره این جوون هاشو تحمل کنن

پارمیس بخاطر ازدواج اجباری فرار میکنه و عاشق برادر دوستش هلیا میشه که جزو شاهنگ ها هستن ولی پارمیس خبر نداره هلیا خواهر ارشد. هلیا هم عاشق امیر که برادر پارمیسه میشه. در این حین رهام عاشق پارمیس میشه ولی پارمیس جواب رد بهش میده که بعد ها.... با رمان جذاب و خواندنی من مرگ را به جان خود خریدم همراه باشید :)
دیدگاه ها (۰)

بیشتر وایب ارشدو بهم میده:)

رمان من مرگ را به جان خود خریدم:) پارت۶

امیر مارو منحرف کرد بخدا:) تقصیر خودمون نیس😅

الهی فدات بشم من :) جاست مقاره جان کمی دیگر ادامه دهی کامیون کامیون غش کرده باید جمع کنی ببری بیمارستان :)))

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط