از دست دل پر می زنی،
از دست دل پر میزنی،
با خنده خنجر میزنی با غیر ساغر میزنی،
با من مدارا میکنی
حال مرا میدانی و از خود مرا میرانی و…
در گوش من میخوانی و هنگامه برپا میکنی
یک شب مرا میسوزی و یک شب تماشا میکنی
با گریه میپرسم چرا؟
با خنده حاشا میکنی یک آن امانم میدهی،
جانی به جانم میدهی خود را نشانم میدهی؛
دیوانه رسوا میکنی رونق شدی بیداد را،
شیرین شدی فرهاد رامجنون سر بر باد را؛
پابند لیلا میکنی...💕
#عاشقانه
#خاصترینم◦•●◉✿
با خنده خنجر میزنی با غیر ساغر میزنی،
با من مدارا میکنی
حال مرا میدانی و از خود مرا میرانی و…
در گوش من میخوانی و هنگامه برپا میکنی
یک شب مرا میسوزی و یک شب تماشا میکنی
با گریه میپرسم چرا؟
با خنده حاشا میکنی یک آن امانم میدهی،
جانی به جانم میدهی خود را نشانم میدهی؛
دیوانه رسوا میکنی رونق شدی بیداد را،
شیرین شدی فرهاد رامجنون سر بر باد را؛
پابند لیلا میکنی...💕
#عاشقانه
#خاصترینم◦•●◉✿
۲.۵k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.