چه گویمت که تو خود با خبر ز حال منی
چه گویمت که تو خود با خبر ز حال منی
چو جان، نهان شده در جسم پر ملال منی
چنین که میگذری تلخ بر من از سر قهر
گمـان برم که غـمانگیز مـاه وسـال منی
خموش و گوشه نشینم، مگر نگاه توام؟
لطیف و دور گریزی، مگر خیــال منی؟!
ز چند و چون شب دوریت چه میپرسم
سـیـاه چشمی و خود پاسـخ سـؤال منی
چو آرزو به دلم خفتهای همیشه و حیف
کـه آرزوی فـریـبنــدهی محــــال منی
هوای سرکشی ای طبع من مکن که دگر
اسـیر عـشقی و مرغ شکستـه بـال منی
ازین غمی که چنین سینهسوز سیمین است
چه گویمت که تو خود باخبر ز حال منی...
#عاشقانه
#خاصترین
چو جان، نهان شده در جسم پر ملال منی
چنین که میگذری تلخ بر من از سر قهر
گمـان برم که غـمانگیز مـاه وسـال منی
خموش و گوشه نشینم، مگر نگاه توام؟
لطیف و دور گریزی، مگر خیــال منی؟!
ز چند و چون شب دوریت چه میپرسم
سـیـاه چشمی و خود پاسـخ سـؤال منی
چو آرزو به دلم خفتهای همیشه و حیف
کـه آرزوی فـریـبنــدهی محــــال منی
هوای سرکشی ای طبع من مکن که دگر
اسـیر عـشقی و مرغ شکستـه بـال منی
ازین غمی که چنین سینهسوز سیمین است
چه گویمت که تو خود باخبر ز حال منی...
#عاشقانه
#خاصترین
۱۲.۲k
۱۱ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.