صبر در عشق تو جانا هله تا چند کنم

صبر در عشق تو جانا هله تا چند کنم

من که مردم ز غمت حوصله تا چند کنم

تا سر زلف پریشان تو دیدم گفتم

از پریشانی خاطر گله تا چند کنم

روزگاریست که با زلف تو در کشمکشم

پنجه در پنجه ی یک سلسله تا چند کنم

به امیدی که بیفتم عقب محمل دوست

جای در جلد سگ قافله تا چند کنم

گاه قربانی جان است به تقصیر نگاه

به طواف حرمت هروله تا چند کنم

بعد از این بایدم از سر به ره عشق شتافت

سعی با پای پر از آبله تا چند کنم

مفتی از حرمت می گفت من از حکمت وی

بحث با جاهل این مساله تا چند کنم

من که هنگام فریضه بتم اندر بغل است

بیخود از بهر ریا نافله تا چند کنم

جانش آمد به لب و باز صبوحی می‌گفت

صبر در عشق تو جانا هله تا چند کنم...🦋🦋


غروبت دل انگیز وبه دورازدلتنگی محبوبم💕



#sahar shehim💜



#عاشقانه
#بهترینم
دیدگاه ها (۰)

اندیشه معشوق نگهبان خیال استعاشق نتواند به خیال دگر افتاد......

میان دفترم برگ خزان دارم نمی فهمیبه چشمم بعد تو اشک روان دار...

دلتنگی حس عجیبی‌ستبی‌قرارت می‌کنداحساست را زخم میزندبر جراحت...

اگر روزی روزگاری یک نفر در زندگی‌تان پیدا شد که همه‌چیزش و ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط