مهربان خدایم
مهربان خدایم
طلوع که میکنم طلوع کردهای
سالها قبل
در سرزمینی که روحم را دمیدی
بر پیکرهی وجود
و آنگاه سایه به سایه آمدی و
صدایم زدی
و من غرق بودم در تاریکی شبها
و اینک تو را دارم در این
طلوع سپید خوبیها و پاکیها
و چه میدانند انسانها
چه میگوید این کوچکترین و
کوچک دلترین بنده ات
که مخلصانه سر بر درگاه تو فرود آورده؛
و سپاس میگویمت بی وقفه.
گاهی وقتها تشکر کردن از خدا
فقـط گفتن کلمهی
خدایا شکرت نیست
گاهی وقتها برای تشکر از خدا
باید کاری کرد …
دلی را شاد کرد …
گلی را هدیه داد …
دستی را گرفت …
و بخششی را تقدیم کرد
طلوع که میکنم طلوع کردهای
سالها قبل
در سرزمینی که روحم را دمیدی
بر پیکرهی وجود
و آنگاه سایه به سایه آمدی و
صدایم زدی
و من غرق بودم در تاریکی شبها
و اینک تو را دارم در این
طلوع سپید خوبیها و پاکیها
و چه میدانند انسانها
چه میگوید این کوچکترین و
کوچک دلترین بنده ات
که مخلصانه سر بر درگاه تو فرود آورده؛
و سپاس میگویمت بی وقفه.
گاهی وقتها تشکر کردن از خدا
فقـط گفتن کلمهی
خدایا شکرت نیست
گاهی وقتها برای تشکر از خدا
باید کاری کرد …
دلی را شاد کرد …
گلی را هدیه داد …
دستی را گرفت …
و بخششی را تقدیم کرد
۲.۹k
۰۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.