گرمرا ترک کنی من زغمت میسوزم

گرمرا ترک کنی من زغمت میسوزم
آسمان رابه زمین جان خودت میدوزم
گر مرا ترک کنی ترک نفس خواهم کرد
بی وجود تو بدان خانه قفس خواهم کرد
بی تو یک لحظه رمق دردل وجانم نیست
بیقرارم طاقت هجرانم نی
بی تو با قافله ی غصه وغمها چه کنم
این همه دل پرترک
اینهمه غصه لایق نیست
دله چون سنگ توی
مردن دل من لایق نیست 💔💓💔
دیدگاه ها (۰)

مبر زموی سپیدم گمان به عمر درازجوان زحادثه ی پیر می‌شود گاهی...

شب قدر از خم توحید شرابم دادند تشنه لب بودم آب ازمی نابم داد...

جان چه می‌دانست که در دنیا چه ها خواهد کشید🖤🖤🖤

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط