نشستم رو به تنهایی دلم دیدار می خواهد
نشستم رو به تنهایی دلم دیدار می خواهد
دلم تنگ است ،می دانی تو را بسیار می خواهد
فقط دستور صادر کن که جان بر کف بیایم من
سپاهی شور و شوقم، این مگر اقرار می خواهد
تو را هربار می بینم چنان می لرزد احساسم
که قلبم در میان سینه ام انگار می خواهد_
به حرف آید بگوید که تو را من دوست میدارم
ببین قلبم چگونه مهلت گفتار می خواهد
دلم تنگ است ،می دانی تو را بسیار می خواهد
فقط دستور صادر کن که جان بر کف بیایم من
سپاهی شور و شوقم، این مگر اقرار می خواهد
تو را هربار می بینم چنان می لرزد احساسم
که قلبم در میان سینه ام انگار می خواهد_
به حرف آید بگوید که تو را من دوست میدارم
ببین قلبم چگونه مهلت گفتار می خواهد
۱۴.۳k
۰۲ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.