یه روز خوب هیچوقت نمیاد، یه روز خوب و باید بسازی ✌️
📝 #نرگس_صرافیان_طوفان
خودم جانم!
من به تو یک زندگی پر از عشق و لذت و زیبایی بدهکارم و دارم نهایت تلاشم را میکنم تا تو را به همان چیزهایی که همیشه دوست داشتی، نزدیکتر کنم. دارم تلاش میکنم فردای تو از امروزت بهتر باشد و بعد از این، دلایل بیشتری برای لبخند داشته باشی.
خودم جانم نگران نباش، این روزها «مسیر» ماست، ما هنوز به «مقصد» نرسیدهایم، ما هنوز در راهیم و راههای نرفتهی زیادی پیش رو داریم. هنوز مانده تا روزهای خوبمان، هنوز مانده تا رهایی، هنوز مانده تا پا را روی پا انداختن و درنهایت شعف، به دستاوردها نگریستن.
قول میدهم برایت همان خانهی سبز و روشن و رنگ اندودی که دوست داشتی، در یک گوشهی دنج، وسط یک باغ، دور از آدمها... بسازم، جایی که بهار از دیوارهایش بریزد و خورشید از سقف و پنجرههایش چکه کند. جایی که هیچ اندوهی راه خیابانش را بلد نباشد، جایی که آرام باشی. قول میدهم تا آن زمان دلخوشیهای بیشتری به دست آوردهباشی و بشود با خیالی آسوده و یک دل سیر، زندگی کنی. قول میدهم کتابهای بیشتری بخوانم و آگاهیات را بیشتر کنم، قول میدهم بیشتر مراقبت باشم، بیشتر دوستت داشته باشم و به توانمندیها و ویژگیهای منحصر به فردی که داری، تکیه کنم.
قول میدهم به کسی جز خودت وابسته نباشم و با کسی جز خودت از سختیهای راه، نگویم. قول میدهم فاصله بگیرم از تمام چیزها و آدمهایی که غمگینت میکنند و نزدیکتر شوم به هرچیز و هرکسی که به تو انگیزه و آرامش میبخشد.
خودم جانم! نگران آینده نباش، روی سختکوشی من حساب کن، من از پس همه چیز بر خواهم آمد.
تو فردا را همانگونه تصور کن که دوست داری، من تلاش میکنم و میسازمش،
قول میدهم...🌱
خودم جانم!
من به تو یک زندگی پر از عشق و لذت و زیبایی بدهکارم و دارم نهایت تلاشم را میکنم تا تو را به همان چیزهایی که همیشه دوست داشتی، نزدیکتر کنم. دارم تلاش میکنم فردای تو از امروزت بهتر باشد و بعد از این، دلایل بیشتری برای لبخند داشته باشی.
خودم جانم نگران نباش، این روزها «مسیر» ماست، ما هنوز به «مقصد» نرسیدهایم، ما هنوز در راهیم و راههای نرفتهی زیادی پیش رو داریم. هنوز مانده تا روزهای خوبمان، هنوز مانده تا رهایی، هنوز مانده تا پا را روی پا انداختن و درنهایت شعف، به دستاوردها نگریستن.
قول میدهم برایت همان خانهی سبز و روشن و رنگ اندودی که دوست داشتی، در یک گوشهی دنج، وسط یک باغ، دور از آدمها... بسازم، جایی که بهار از دیوارهایش بریزد و خورشید از سقف و پنجرههایش چکه کند. جایی که هیچ اندوهی راه خیابانش را بلد نباشد، جایی که آرام باشی. قول میدهم تا آن زمان دلخوشیهای بیشتری به دست آوردهباشی و بشود با خیالی آسوده و یک دل سیر، زندگی کنی. قول میدهم کتابهای بیشتری بخوانم و آگاهیات را بیشتر کنم، قول میدهم بیشتر مراقبت باشم، بیشتر دوستت داشته باشم و به توانمندیها و ویژگیهای منحصر به فردی که داری، تکیه کنم.
قول میدهم به کسی جز خودت وابسته نباشم و با کسی جز خودت از سختیهای راه، نگویم. قول میدهم فاصله بگیرم از تمام چیزها و آدمهایی که غمگینت میکنند و نزدیکتر شوم به هرچیز و هرکسی که به تو انگیزه و آرامش میبخشد.
خودم جانم! نگران آینده نباش، روی سختکوشی من حساب کن، من از پس همه چیز بر خواهم آمد.
تو فردا را همانگونه تصور کن که دوست داری، من تلاش میکنم و میسازمش،
قول میدهم...🌱
۳۴.۷k
۲۵ آبان ۱۴۰۰