یهودیان مخفی در ایران تا کجا پیش رفته اند!
واقعه اللهداد
.شهر مشهد تا قرن ۱۷ میلادی دارای جمعیت یهودی بسیار کمی بود. این شهر مدفن علی ابن موسی الرضا امام شیعیان بود. هنگامی که نادر شاه افشار روی کار آمد، با دید ملایمی که به سایر ادیان و همچنین دید مثبتی که به یهودیان داشت، تعداد زیادی از یهودیان به دستور او به مشهد پایتخت او مهاجرت کردند. نادر ۱۷ خانواده یهودی از قزوین را مسئول نگهداری غنائمی کرد که از هندوستان به دست آورده بود. شیعیان مشهد با دستورهای نادر بسیار مخالف بودند و بعد از مرگ او وضعیت یهودیان در مشهد بدتر شد.
در روز ۲۶ یا ۲۷ مارس ۱۸۳۹ میلادی (۶ یا ۷ فروردین ۱۲۱۸ خورشیدی) درگیری شدیدی بین مسلمانان و یهودیان درگرفت. اولین شخصی که در مورد اللهداد نوشتهاست مبلغی یهودی مسیحی به نام جوزف ولف است. جوزف ولف شهروند انگلیس و پسر یک خاخام یهودی آلمانی بود. ولف اولین بار از مشهد در سال ۱۸۳۱ دیدن کرد و بار دوم در سال ۱۸۴۴ به مشهد بازگشت. در بازگشت یهودیان او را از واقعه اللهداد که پنج سال قبل اتفاق افتاده بود آگاه کردند. ولف در مشهد با رئیس جامعه یهودی ملا ماشیا که در بین پارسیان به نام ملا مهدی شناخته میشد دیدار کرد. ملا مهدی نه تنها با ولف روابط دوستانهای داشت بلکه خود را دوست تمامی ملت انگلستان میدانست که در حق یهودیان بسیار نیکی کردهاند. او به ولف گفت که در زمان حمله انگلستان به افغانستان به ارتش انگلستان کمک کردهبود. بر اساس روایت ولف ملا مهدی بسیار ثروتمند بود. او همچنین مینویسد که یهودیان مشهد در زمان واقعه اللهداد بسیار ثروتمند بودند. روایت جوزف ولف از این اتفاق به شرح زیر است: «در دوشنبه ۱۱ مارس من به عسگریه رسیدم که در دو مایلی مشهد بود. من درخواست مهماندار شاه و غلام سفارت انگلستان کردهبودم. اولین کسی به ملاقات من آمد ملا مهدی (مشیاخ)، یهودیی بود که من با او دوازده سال پیش هم اتاق شده بودم، و مرا با مهمانپذیری زیاد در زمانی که فقیر و بدبخت بودم شرمنده کردهبود، قبل از رسیدن عباس میرزا به مشهد از نیشابور. همه یهودیان مشهد که صد و پنجاه فامیل بودند هفت سال پیش به زور مسلمان شدهانداین اتفاق به صورت زیر افتادهاست: زنی دارای دستانی خشک بود. یک پزشک مسلمان به او توصیه کردهبود که سگی را بکشد و دست خود را در خون سگ آغشته کند. او هم این کار را کردهبود. در این زمان همه مردم عصبانی شدند و گفتند که او قصد داشته به پیامبر آنان اهانت کند. سی و پنج یهودی فوراً کشته شدند؛ و بقیه از ترس خود مسلمان شدند آنها اکنون در خفا یهودیان بسیار افراطی هستند وخود را مجبور شدگان مینامند
و....
.شهر مشهد تا قرن ۱۷ میلادی دارای جمعیت یهودی بسیار کمی بود. این شهر مدفن علی ابن موسی الرضا امام شیعیان بود. هنگامی که نادر شاه افشار روی کار آمد، با دید ملایمی که به سایر ادیان و همچنین دید مثبتی که به یهودیان داشت، تعداد زیادی از یهودیان به دستور او به مشهد پایتخت او مهاجرت کردند. نادر ۱۷ خانواده یهودی از قزوین را مسئول نگهداری غنائمی کرد که از هندوستان به دست آورده بود. شیعیان مشهد با دستورهای نادر بسیار مخالف بودند و بعد از مرگ او وضعیت یهودیان در مشهد بدتر شد.
در روز ۲۶ یا ۲۷ مارس ۱۸۳۹ میلادی (۶ یا ۷ فروردین ۱۲۱۸ خورشیدی) درگیری شدیدی بین مسلمانان و یهودیان درگرفت. اولین شخصی که در مورد اللهداد نوشتهاست مبلغی یهودی مسیحی به نام جوزف ولف است. جوزف ولف شهروند انگلیس و پسر یک خاخام یهودی آلمانی بود. ولف اولین بار از مشهد در سال ۱۸۳۱ دیدن کرد و بار دوم در سال ۱۸۴۴ به مشهد بازگشت. در بازگشت یهودیان او را از واقعه اللهداد که پنج سال قبل اتفاق افتاده بود آگاه کردند. ولف در مشهد با رئیس جامعه یهودی ملا ماشیا که در بین پارسیان به نام ملا مهدی شناخته میشد دیدار کرد. ملا مهدی نه تنها با ولف روابط دوستانهای داشت بلکه خود را دوست تمامی ملت انگلستان میدانست که در حق یهودیان بسیار نیکی کردهاند. او به ولف گفت که در زمان حمله انگلستان به افغانستان به ارتش انگلستان کمک کردهبود. بر اساس روایت ولف ملا مهدی بسیار ثروتمند بود. او همچنین مینویسد که یهودیان مشهد در زمان واقعه اللهداد بسیار ثروتمند بودند. روایت جوزف ولف از این اتفاق به شرح زیر است: «در دوشنبه ۱۱ مارس من به عسگریه رسیدم که در دو مایلی مشهد بود. من درخواست مهماندار شاه و غلام سفارت انگلستان کردهبودم. اولین کسی به ملاقات من آمد ملا مهدی (مشیاخ)، یهودیی بود که من با او دوازده سال پیش هم اتاق شده بودم، و مرا با مهمانپذیری زیاد در زمانی که فقیر و بدبخت بودم شرمنده کردهبود، قبل از رسیدن عباس میرزا به مشهد از نیشابور. همه یهودیان مشهد که صد و پنجاه فامیل بودند هفت سال پیش به زور مسلمان شدهانداین اتفاق به صورت زیر افتادهاست: زنی دارای دستانی خشک بود. یک پزشک مسلمان به او توصیه کردهبود که سگی را بکشد و دست خود را در خون سگ آغشته کند. او هم این کار را کردهبود. در این زمان همه مردم عصبانی شدند و گفتند که او قصد داشته به پیامبر آنان اهانت کند. سی و پنج یهودی فوراً کشته شدند؛ و بقیه از ترس خود مسلمان شدند آنها اکنون در خفا یهودیان بسیار افراطی هستند وخود را مجبور شدگان مینامند
و....
۱.۴k
۰۹ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.