اشک‌ها‌و‌لبخندامون:)

دیدگاه ها (۰)

توبه‌گرد‌پام‌هم‌نمیرسی!

ستاره چشم های تو این شهر و کازابلانکا من میکرد:]

_اوژنی دزیره کلاری می‌گفت.......فکر میکردم بزرگ شدم...ولی آد...

سیاهی شب را در چشمانت به بند می کشمتا هربار که به تو مینگرمز...

ولی چرا کسی نگف امروز تاریخ فوت یونتانه.....

*اشک

اشک؟..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط