یک روز میایی که من دیگر دچارت نیستم
یک روز میایی که من دیگر دچارت نیستم
از #صبر ویرانم ولی چشم #انتظار ت نیستم
یک روز میایی که من نه #عقل دارم نه #جنون
نه شک به چیزی نه یقین ، #مست و خمارت نیستم
شب زنده داری میکنی تا #صبح زاری میکنی
تو بیقراری میکنی ، من بیقرارت نیستم
پاییز تو سر میرسد قدری #زمستان ی و بعد
#گل میدهی #نو میشوی ، من در #بهار ت نیستم
زنگارها را شسته ام دور از #کدورت های دور
آیینه ای رو به توام ، اما کنارت نیستم
دور دلم دیوار نیست ، انکار من دشوار نیست
امن ام حصارت ، اصلا منی در کار نیست
.
.
.
#بخوان_شعر_سخن_ناب
از #صبر ویرانم ولی چشم #انتظار ت نیستم
یک روز میایی که من نه #عقل دارم نه #جنون
نه شک به چیزی نه یقین ، #مست و خمارت نیستم
شب زنده داری میکنی تا #صبح زاری میکنی
تو بیقراری میکنی ، من بیقرارت نیستم
پاییز تو سر میرسد قدری #زمستان ی و بعد
#گل میدهی #نو میشوی ، من در #بهار ت نیستم
زنگارها را شسته ام دور از #کدورت های دور
آیینه ای رو به توام ، اما کنارت نیستم
دور دلم دیوار نیست ، انکار من دشوار نیست
امن ام حصارت ، اصلا منی در کار نیست
.
.
.
#بخوان_شعر_سخن_ناب
۲۷.۱k
۱۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.