دلبر کرمانیم جام شرابت پس چه شد

دلبر کرمانیم ، جام شرابت  پس چه شد ؟
مستی مستانه ی چشم پرآبت پس چه شد ؟
آسمان ابری ، دلم در عصر یخبندان درد ،
آن شعاع روشن ِ چون آفتابت ، پس چه شد ؟
گفته بودی خواب خوش دیدی برای هردومان ،
قصه های خفته در تعبیر خوابت پس چه شد ؟
گفته بودی هرچه پیش آید ، خوش آید مرترا ،
نازنین بانو ، بگو نقش نقابت پس چه شد ؟
دست بردار از تعارف کردن کرمانی ات،
هی نگو بعدا ، بگو الان ، حسابت پس چه شد ؟
تو بمان عیبی ندارد ، ما گـُـنـه هم میکنیم ،
آن گناه بهتر از خیر و ثوابت پس چه شد ؟
پس چرا من را نمی بینی ، بگو گیسو طلا ؟
آن نگاه تیز و بران ِ عقابت پس چه شد ؟
روی میزت گفته بودی یک گزینه مانده است ،
کار دشمن بوده شاید ، انتخابت پس چه شد ؟
با کتاب شعر من شومینه روشن کرده ای !؟
پاره های نیمه سوز تک کتابت پس چه شد ؟
من که میدانم دلت دنبال سنگ اندازی است ،
بس کن این بازی ، بگو حد نصابت پس چه شد ؟
گفته بودی با دو چشمانت عذابم میدهی ،
من به دنبال عذاب استم ، عذابت پس چه شد🦋🦋

پیشمرگِ چشاتم😍

#saharshehim💖

#عاشقانه
#عزیزترین_ابدیم
دیدگاه ها (۰)

برای سقف دلتنگی نه خورشیدی نه بارانیخبردارم که یک گوشه زمن د...

براي چشم هايت شعر ميگويم        براي چشم هايم شعر ميگوييچه د...

برای خانه‌ای که تُ نیستی در اضافی‌ست پنجره اضافی‌ست برای ای...

چقدر خوب است...؛؛؛کسی بی دلیل تو را دوست داشته باشد...و هنگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط