میدونم..
میدونم..
دیگه تصمیم گرفتم نه بهش فکر کنم، نه باهاش حرف بزنم، نه حتا نگاهش کنم..
امید وارم این حس کذایی تموم شه و من به زندگیم ادامه بدم..
میدونم که خیلی درد داره و شاید نشه ولی سعیمو میکنم..
ولی هنوزم دلم براش تنگه:)
دیگه تصمیم گرفتم نه بهش فکر کنم، نه باهاش حرف بزنم، نه حتا نگاهش کنم..
امید وارم این حس کذایی تموم شه و من به زندگیم ادامه بدم..
میدونم که خیلی درد داره و شاید نشه ولی سعیمو میکنم..
ولی هنوزم دلم براش تنگه:)
۶.۵k
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.