این یکی رو واقعا حق با مامانم بود

این یکی رو واقعا حق با مامانم بود.
درسته ولم کرده، درسته رفته
درسته دوساله حسرت بوی بغلش تو دلمه
درسته اون عوضی رو به من ترجیح داد
درسته نیست
درسته صداشو یادم نمیاد
درسته حتی زنگ نمیزنه ببینه من مردم یا زندم
درسته.. درسته بچه دومش تو راهه
ولی خب منم ادم نبودم؟
منم گناه نداشتم؟
منم مامان میخواستم..
منم مامانمو میخوام
منم میخوام وقتی از بچه ی مردم ضربه میخورم بغل مامانم گریه کنم.
اما خب.. نه دیگه مادری هست.. نه منی که احساساتشو بروز بده:)
دیدگاه ها (۳۶)

چرا ضربان قلبم آروم نمیشه؟

نمیدونم چمه ، فقط میدونم این من منِ سابق نیست..

همیشه:)

....

ادامه پارت: ⑥⑥ویو میونگ من همه چیزو دیدم مثل یک روح تمام صحن...

قلدر مدرسه ( پارت ۵ )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط