به خدا که بسپاری، حل می شود.
به خدا که بسپاری، حل میشود.
خودم دیدهام؛
وقتی که از همه بریده بودم؛
بی هیچ چشم داشتی
هوایم را داشت، در سکوت و آرامش،
کار خودش را میکرد و
نتیجه را نشانم میداد
که یعنی ببین ! تو تنها نیستی ...
خودم دیدم وقتی همه میگفتند
این آخر خط است،
با اشاره حالیام میکرد که به
دلت بد راه نده !
تا من نخواهم هیچ آخری،
آخر نیست و هیچ آغازی
بدون اذن من سر نمیگیرد !
خودم دیدم وقتی همه سعی
بر زمین زدنم داشتند،
دستان مرا محکم میگرفت و
مرا بالاتر میکشید
تا از گزندشان در امان باشم،
هرکجا آدمها دوستم نداشتند،
او دوستم داشت و خلأ احساس
مرا یکتنه پر میکرد.
اوست از پدر پناه دهندهتر و از مادر،
مهربانتر...
اوست از هرکسی تواناتر.
من کارم را به خدا سپردهام و
او هرگز بندهاش را ناامید نمیکند.
«أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ » ؟!
چرا.. کافیست،
به خدا که خدا همه جوره
برای بندهاش کافیست...
"نرگس صرافیان طوفان"
خودم دیدهام؛
وقتی که از همه بریده بودم؛
بی هیچ چشم داشتی
هوایم را داشت، در سکوت و آرامش،
کار خودش را میکرد و
نتیجه را نشانم میداد
که یعنی ببین ! تو تنها نیستی ...
خودم دیدم وقتی همه میگفتند
این آخر خط است،
با اشاره حالیام میکرد که به
دلت بد راه نده !
تا من نخواهم هیچ آخری،
آخر نیست و هیچ آغازی
بدون اذن من سر نمیگیرد !
خودم دیدم وقتی همه سعی
بر زمین زدنم داشتند،
دستان مرا محکم میگرفت و
مرا بالاتر میکشید
تا از گزندشان در امان باشم،
هرکجا آدمها دوستم نداشتند،
او دوستم داشت و خلأ احساس
مرا یکتنه پر میکرد.
اوست از پدر پناه دهندهتر و از مادر،
مهربانتر...
اوست از هرکسی تواناتر.
من کارم را به خدا سپردهام و
او هرگز بندهاش را ناامید نمیکند.
«أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ » ؟!
چرا.. کافیست،
به خدا که خدا همه جوره
برای بندهاش کافیست...
"نرگس صرافیان طوفان"
۵.۷k
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.