🖤🖤🖤
🖤🖤🖤
و امروز
گلوی علی اصغر، به جای بوی شیر، بوی خون میگیرد؛
علی اکبر، تکه تکه پخشِ در صحرا میشود؛
قاسم، یک روزه هم قد پدر میشود؛
عبدالله، دستانش را بر سینه عمو جا میگذارد؛و حسین، سیصد زخم برمیدارد!😭
لشکر دشمن،حال که عباس را از میان برداشته؛میتازاند!
صف نماز را تیرباران میکنند؛
از سینه، سر میبُرند؛
انگشت و انگشتر قطع میکنند؛
نعلها را نو میکنند؛
خیمهها را میسوزانند؛
گوشوارهها را میکِشند؛
معجر از سرها میکِشند؛
و هفتاد و دو نیزه را با سر تزیین میکنند!
و #زینب، تماشاگر تمامی این اتفاقات است...
او خوب میداند که رسالتش چیست!!!
و امروز
گلوی علی اصغر، به جای بوی شیر، بوی خون میگیرد؛
علی اکبر، تکه تکه پخشِ در صحرا میشود؛
قاسم، یک روزه هم قد پدر میشود؛
عبدالله، دستانش را بر سینه عمو جا میگذارد؛و حسین، سیصد زخم برمیدارد!😭
لشکر دشمن،حال که عباس را از میان برداشته؛میتازاند!
صف نماز را تیرباران میکنند؛
از سینه، سر میبُرند؛
انگشت و انگشتر قطع میکنند؛
نعلها را نو میکنند؛
خیمهها را میسوزانند؛
گوشوارهها را میکِشند؛
معجر از سرها میکِشند؛
و هفتاد و دو نیزه را با سر تزیین میکنند!
و #زینب، تماشاگر تمامی این اتفاقات است...
او خوب میداند که رسالتش چیست!!!
۷۲۸
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.