پست سفارشی
تو رو باید مثه گل
نوازش کرد و بویید
با هرچی چشم تو دنیاس
فقط باید تو رو دید
تو رو باید مثل ماه
رو قله ها نگاه کرد
با هرچی لب تو دنیاست
تو رو باید صدا کرد
هنوز هم صدایت در گوشم بیداد می کند ....
هنوز هم تصویر چشمانت مقابل چشمانم تکرار می شود...
بعضی وقتها احساس میکنم در کنارمی ، دستانت را گرفته ام و بر گونه مهربانت بوسه میزنم...
گاه احساس می کنم در کنارم قدم میزنی و من نیز برایت ترانه عاشقانه میخوانم...
هنوز هم چهره مهربانت در مقابلم است ، و خاطره های با تو بودن در ذهنم تکرار می شود...
بعضی وقتها گرمی آن دستان مهربانت را احساس میکنم ، اما وقتی میبینم که همه یک خواب و رویا است دستانم سرد سرد می شوند و قطره های اشک از چشمانم
میریزند...
هر چه میخواهم خاطره های با تو بودن را از یاد ببرم نمی توانم ، هر چه میخواهم
عشقت را از دل بیرون کنم نمی توانم....
نمی توانم فراموشت کنم ، ای تو که مرا به خاک سپرده ای !
گاه به یادم می آید آن لحظه که با تو می خندیدم و لحظه های زندگی ام شیرینترین
لحظه ها بود اما اینک در غم تنهایی نشسته ام و اشک میریزم و لحظه هایم تلخ ترین
لحظه هاست...
هنوز هم عاشقم ، هنوز دوستت دارم و فراموشت نکرده ام!
نوشته بودم که فراموشت میکنم ، اما نگفته بودم که فراموش شده ای !
تویی که روزی روزگاری عشقم، لحظه لحظه های زندگیام بودی
تولدت مبارک
چگونه
نوازش کرد و بویید
با هرچی چشم تو دنیاس
فقط باید تو رو دید
تو رو باید مثل ماه
رو قله ها نگاه کرد
با هرچی لب تو دنیاست
تو رو باید صدا کرد
هنوز هم صدایت در گوشم بیداد می کند ....
هنوز هم تصویر چشمانت مقابل چشمانم تکرار می شود...
بعضی وقتها احساس میکنم در کنارمی ، دستانت را گرفته ام و بر گونه مهربانت بوسه میزنم...
گاه احساس می کنم در کنارم قدم میزنی و من نیز برایت ترانه عاشقانه میخوانم...
هنوز هم چهره مهربانت در مقابلم است ، و خاطره های با تو بودن در ذهنم تکرار می شود...
بعضی وقتها گرمی آن دستان مهربانت را احساس میکنم ، اما وقتی میبینم که همه یک خواب و رویا است دستانم سرد سرد می شوند و قطره های اشک از چشمانم
میریزند...
هر چه میخواهم خاطره های با تو بودن را از یاد ببرم نمی توانم ، هر چه میخواهم
عشقت را از دل بیرون کنم نمی توانم....
نمی توانم فراموشت کنم ، ای تو که مرا به خاک سپرده ای !
گاه به یادم می آید آن لحظه که با تو می خندیدم و لحظه های زندگی ام شیرینترین
لحظه ها بود اما اینک در غم تنهایی نشسته ام و اشک میریزم و لحظه هایم تلخ ترین
لحظه هاست...
هنوز هم عاشقم ، هنوز دوستت دارم و فراموشت نکرده ام!
نوشته بودم که فراموشت میکنم ، اما نگفته بودم که فراموش شده ای !
تویی که روزی روزگاری عشقم، لحظه لحظه های زندگیام بودی
تولدت مبارک
چگونه
۱۵.۴k
۱۲ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.