ترجمه : نانا اومده بود؟
ترجمه : نانا اومده بود؟
ازت ممنونم.چی شد یهوی
برا اینکه یکی از اون
تیکه های جدا شده رو بخاطر
من تو ذهنت ساختی متاسفم ممنونم چه رنجی کشیدی به خاطر من
تو واقعا ناجی امیدمن بودی
خدا رو شکر همدیگر دوباره دیدیم که بهت بگم چقدر ازت ممنونم
#منو_بکش_خلاصم_کن
#قسمت_بیستم
#قسمت_آخر
میخوای درش باز کنی؟چطوره
دیدی چیزی توش نیست نمیدونی بمبه یا شمشه طلا تا بازنکنی
تصوره که تعیین میکنه از یه چیزی چقدر بترسی ترس
چیزیه که آدما خودشون خلق میکنن بر پایه تصورات خودشون میخوای چکارکنی؟
باید کنترلش کنم .آفرین
پس با گذشته خودت روبه رو شو
وقتت رو با تصوراتی که از گذشته های تمام شده به جا مانده تلف نکن
تصورات باید رها کردتا به آینده رسید آینده هست که تعیین میکنه چه اتفاقاتی قرار بیفته؟
توپدر نانایی چون تو خواستی من این نقش روپذیرفتم
این چه شمایلیه شبیه شعبده بازه تا پدر .بایدچیزی شبیه این باشه خوشحالم که
سوپرمن نیستم.
از حالا خودم مراقب ری جین هستم قوی ترمیشم تومیتونی با اطمینان و آرامش باشی .آم
خوشحالم اینو میشنوم.
ازت ممنونم.چی شد یهوی
برا اینکه یکی از اون
تیکه های جدا شده رو بخاطر
من تو ذهنت ساختی متاسفم ممنونم چه رنجی کشیدی به خاطر من
تو واقعا ناجی امیدمن بودی
خدا رو شکر همدیگر دوباره دیدیم که بهت بگم چقدر ازت ممنونم
#منو_بکش_خلاصم_کن
#قسمت_بیستم
#قسمت_آخر
میخوای درش باز کنی؟چطوره
دیدی چیزی توش نیست نمیدونی بمبه یا شمشه طلا تا بازنکنی
تصوره که تعیین میکنه از یه چیزی چقدر بترسی ترس
چیزیه که آدما خودشون خلق میکنن بر پایه تصورات خودشون میخوای چکارکنی؟
باید کنترلش کنم .آفرین
پس با گذشته خودت روبه رو شو
وقتت رو با تصوراتی که از گذشته های تمام شده به جا مانده تلف نکن
تصورات باید رها کردتا به آینده رسید آینده هست که تعیین میکنه چه اتفاقاتی قرار بیفته؟
توپدر نانایی چون تو خواستی من این نقش روپذیرفتم
این چه شمایلیه شبیه شعبده بازه تا پدر .بایدچیزی شبیه این باشه خوشحالم که
سوپرمن نیستم.
از حالا خودم مراقب ری جین هستم قوی ترمیشم تومیتونی با اطمینان و آرامش باشی .آم
خوشحالم اینو میشنوم.
۲.۴k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.