اشتباه از ما بود...اشتباه از ما بود....
اشتباه از ما بود...اشتباه از ما بود....
که خواب سرچشمه رادرخیال پیاله می دیدیم..
دستهامان خالی....دلهامان پُر....
گفتگوهامان مثلا یعنی ما....
کاش می دانستیم هیچ پروانه ای،
پریروز پیلِگی خویش را به یاد نمی آورد....
حالا مهم نیست که،
تشنه به رویای آب می میریم....
از خانه که می آیی....یک دستمال سفید....
پاکتی سیگار....گزینه شعر ِ فروغ....
و تحمّلی طولانی بیاور....
احتمال گریستن ما بسیار است....
حالا دیگر دیر است....بیا....
هنوز تا کشف نشانی آن کوچه....
حرف ما بسیار و وقت ما اندک،
و آسمان هم که بارانی است....
🎙#خسرو_شڪیبایی
که خواب سرچشمه رادرخیال پیاله می دیدیم..
دستهامان خالی....دلهامان پُر....
گفتگوهامان مثلا یعنی ما....
کاش می دانستیم هیچ پروانه ای،
پریروز پیلِگی خویش را به یاد نمی آورد....
حالا مهم نیست که،
تشنه به رویای آب می میریم....
از خانه که می آیی....یک دستمال سفید....
پاکتی سیگار....گزینه شعر ِ فروغ....
و تحمّلی طولانی بیاور....
احتمال گریستن ما بسیار است....
حالا دیگر دیر است....بیا....
هنوز تا کشف نشانی آن کوچه....
حرف ما بسیار و وقت ما اندک،
و آسمان هم که بارانی است....
🎙#خسرو_شڪیبایی
۱۳.۸k
۱۵ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.